ای ناوک بلای ترا سینه ها هدف
در یتیم عشق ترا جان ما صدف
در راه اشتیاق تو ای کعبه مراد
هر دم هزار قافله دل شده تلف
عالم پر از تجلی حسن و تو وانگهی
چندین هزار عاشق جوینده هر طرف
از شوق رو به پیش تو قربان کنند جان
عشاق گرد کعبه کویت کشیده صف
من آستین ز هر دو جهان برفشانده ام
تا آستان عشق ترا کرده ام کنف
در خلوتی که جلوه گه چون تو یوسفی ست
دوشیزگان عالم غیبی بریده کف
ای دل حجاب تن مطلب زانکه هست حیف
دریای پر ز گوهر و محبوب زیر کف
گر داغ بندگی تو ای شه برم بخاک
بس باشدم بروز قیامت همین شرف
از میر و شحنه باک ندارد کسیکه کرد
همچون حسین بندگی خواجه نجف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و شوق بیپایان نسبت به محبوب و کعبه مراد اشاره دارد. شاعر به توصیف وضعیتی میپردازد که در آن عشق و آرزو به اوج خود رسیده و عاشقان به خاطر وصال محبوب جان خود را فدای او میکنند. او همچنین از زیباییهای عالم و تجلیات الهی در وجود محبوب سخن میگوید. شاعر اعلام میکند که به خاطر عشق، از دو جهان دست برداشته و خود را در آستان محبوب قرار داده است. به طور کلی، این شعر بیانگر عمیقترین احساسات عاشقانه و ارادت به معشوق است.
هوش مصنوعی: ای تیر زهرآگین عشق، سینهها را هدف قرار دادهای، جان ما مانند صدفی است که در انتظار توست.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق تو، ای کعبه آرزو، هر لحظه هزاران گروه از دلها در گمراهی و سرگردانی به سر میبرند.
هوش مصنوعی: دنیا سرشار از زیباییهاست و تو در این میان، هزاران عاشق را میبینی که در هر سو به دنبال تو هستند.
هوش مصنوعی: عشاق به خاطر عشق و علاقهاشان جان خود را فدای تو میکنند و در دور کعبهای که به سمت توست صف کشیدهاند.
هوش مصنوعی: من از هر دو دنیای مادی و معنوی دست کشیدهام و همه چیز را به خاطر عشق تو رها کردهام.
هوش مصنوعی: در فضای عمیق و آرامی که همچون زیبایی یوسف درخشان است، دختران عالم غیب به حالت حیرت و شگفتی هستند و انگار دستشان را از شوق بریدهاند.
هوش مصنوعی: ای دل، از حجاب جسمی خودت دوری کن، زیرا که در زیر این ظاهر، دریای پر از گوهر و محبوبی نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر بخاطر عشق و خدمت به تو ای پادشاه به خاک میروم، برای من همین کافی است که روز قیامت، این مقام و شرافت را داشته باشم.
هوش مصنوعی: کسی که مانند حسین، بندگی خدا را به خوبی انجام میدهد، از میر و شحنه ترسی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روزی همی گذشتم جُزوی غزل به کف
دیدم یکی غزالِ خرامان میان صف
با همرهان خویش به نخّاس خانه رفت
نخاس باز کرد یکایک در غُرَف
شاعر میان شارع و طرفه به غرفه بر
[...]
ای اوج چرخ قصر معالیت را شرف
اسلام و دین گرفته به تو نصرت و شرف
بر خاتم شرف نسب پاک تو نگین
واندر جهان ز خاتم پیغمبران خلف
نام تو نعت صورت و فعل تو آمدست
[...]
کرد از جهان رحیل جهانی همه شرف
ای مملکت علی الله و ای فلک لاسلف
چون اسب رقعه دو سپهر پیاده رو
فرزین ملک را بر بود از میان صف
اختر فشان ز دیده سحابی بمن رسید
[...]
افکند بحر عشق صدف چون به هر طرف
گوهرشناس بهر گهر نشکند صدف
گفتم به عزم توبه نهم جام می ز کف
مطرب زد این ترانه که می نوش لاتخف
خالی ز دوستی نبود هیچ پوستی
بر صدق این سخن گواهند چنگ و دف
آیا بود که صف نعالی به ما رسد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.