گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
همام تبریزی

نوبهار و بوی زلف یار و انفاس نسیم

اهل دل را می‌دهد پیغام جنات نعیم

صبح سر بر زد ز مشرق باده پیش آر ای ندیم

یک زمانم بی‌خبر کن تاکی از امید و بیم

مرغ گویا گشت مطرب گو نوایی خوش بزن

یاد ده ما را وفای یار و پیمان قدیم

هر گران جانی نشاید مجلس اصحاب را

با ملیحی شنگ باشد یا سبک روحی ندیم

در چنین موسم که گل‌ها خیمه بر صحرا زدند

گر درون خانه بنشینی بود عیبی عظیم

وصل جانان را غنیمت می‌شمر فصل بهار

فرصتی کز دست شد نتوان خرید اورا به سیم

عالم حسن و ملاحت نیست این میدان خاک

خار می‌ماند به جا و گل نمی‌ماند مقیم

بعد از این ما و گل افشان و سماع و روی دوست

کوس عشق شاهدان نتوان زدن زیر گلیم

صحبت خوبان نباشد بی ملامت ای همام

مدعی را گو که از جاهل نمی‌رنجد حکیم

 
 
 
سنایی

فر او گاه وزیدن گر به سنگ آرد نسیم

یک سخندان را ز یک معطی نه زر باید نه سیم

خیر ازو زینت همی سازد چو اجسام از لباس

فضل از او قوت همی گیرد چو ارواح از نسیم

روی او در چشم ما همچون به دور اندر صدور

[...]

عبدالقادر گیلانی

چون تمام عمر نیکی کرد با تو آن کریم

از بدی خود چرا ترسی تو آخر ای لئیم

تو یتیمی با تو او هرگز نخواهد کرد قهر

زانکه او خود کرد نهی قهر کردن با یتیم

هرچه میخواهی تو ازوی میدهد بیشک تورا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عبدالقادر گیلانی
سوزنی سمرقندی

مهتر آن بهتر که باشد فاضل و راد و کریم

تا هم از وی مدح او را مایه بردارد حکیم

حکمت آرا اینقدر داند که مهتر به بود

فاضل و راد و کریم از جاهل و زفت و لئیم

هر لئیم و زفت و جاهل را نگوید مدح از آنک

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

علم آصف گنج قارون صبر ایوب رسول

یاد کرد اندر کتاب این هر سه لقمان حکیم

هرکه بازد عاشقی با این سه چیز ای نیکنام

لام او هرگز نبیند روی ضاد و روی میم

جمال‌الدین عبدالرزاق

خواجه را دیدی تو تا بنشست بر دیوان ملک

خود خبر داری که من از غصه‌اش چو نمی‌زِیَم؟

او میان دست و آنگه بر سر او من به پای

او ز من غافل ولیکن من از او غافل نِیَم

آرزو می‌آیدم روزی که او در منصبش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه