بر حقایق در وجود گشود
یافت اعیان خارجیه وجود
معنیش گرچه هست وجدانی
من عبارت کنم که برخوانی
باشدش گر نصیبی از ادراک
... فنحن ... هناک (در یک نسخه: کل مدری محن بهناک)
ممکنی چون ز ممکنات نبود
قابل افتد به استفادهٔ جود
آن شرایط که هستی غیبیش
خواهد آن را بیابد از کم و بیش
از خدا، با لسان استعداد
طلبد هستی که هست مراد
نسبتی خاص در میان ید
که به ذیل وجود بگراید
حکم و آثار عینی آن ذات
منعکس می شود در آن مرآت
ظاهر هستی است آیینه
جام گیتی نمای دیرینه
حکم و آثار آن کند سریان
متعین شود وجود، بدان
منطبع می شود به الوانی
که به هستی نمود سیلانی
اقتضا می کند همان نسبت
هستی خارجی ماهیت
ماهیت عارض وجود شود
شییء موجود از قیود شود
نه به معرض شود از آن، نه زیان
نه پذیرد زیادت و نقصان
صفتی زان نمی شود حاصل
بَرِ ذاتش نمی شود زایل
هست معروض ازین عروض مصون
نه مبدل شود نه کم نه فزون
چون عروض عرض به جوهر نیست
این قران چون قران دیگر نیست
در معیّت، وجود با اشیا
می نسازد تغیری پیدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی وجود و صفات آن میپردازد. در ابتدا به این نکته اشاره میشود که وجود دارای حقایق و ویژگیهای مشخصی است که عینیت دارند. وجود قابل درک و احساس است و در حقیقت، ماهیت عینی چیزها با وجود آنها ارتباط مستقیم دارد. هر موجودی در مقابل وجود به عنوان عارضی میتواند ظاهر شود، اما وجود خود از تغییر و نقصان محفوظ است و هیچگونه تغییر یا کم و زیادی را نمیپذیرد.
نویسنده به این نکته اشاره میکند که وجود، به نوعی رونمایی از حقیقت و آثار الهی است و در این راستا، میتوان آن را مانند یک آینه تصور کرد که واقعیتهای خارجی را منعکس میکند. همچنین، تأکید میشود که وجود و ماهیت دارای نسبت خاصی هستند و این نسبت به شناخت و درک اشیا کمک میکند. در نهایت، متن تأکید دارد که ماهیت و وجود به عنوان دو جنبه از واقعیت، هر یک جایگاه خاص خود را دارند و هیچ یک بر دیگری تأثیر منفی نمیگذارد.
هوش مصنوعی: در موجودات واقعی، حقیقتها به وضوح نمایان شدهاند و وجود آنها آشکار است.
هوش مصنوعی: هرچند که معنی این موضوع در درون من وجود دارد، اما میتوانم به گونهای بیانش کنم که به تو بگویم.
هوش مصنوعی: اگر او بخشی از فهم را داشته باشد، ما هم در آنجا خواهیم بود.
هوش مصنوعی: اگر ممکنات وجود نداشته باشند، هیچ چیزی نیست که بتوان از نعمت سخاوت استفاده کرد.
هوش مصنوعی: شرایطی که در عالم وجود دارد، از ناپیدا و پیدا درک میشود و به آن توجه میشود.
هوش مصنوعی: انسان با وجود توانمندیهای خود از خداوند خواسته و خواستهاش را که همان وجود و هستی است طلب میکند.
هوش مصنوعی: این عبارت به وجود رابطهای ویژه اشاره دارد که در آن ارتباطی عمیق و خاص میان دو چیز وجود دارد که به نوعی به اصل وجودی آنها ختم میشود. به عبارتی دیگر، این ارتباط میتواند به فهم عمیقتری از ذات و حقیقت چیزها منجر شود.
هوش مصنوعی: حکم و نشانههای واقعی آن موجود، در آن آینه منعکس میشود.
هوش مصنوعی: جهان یک تصویر است که گذشته را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: به طور ساده، این جمله بیان میکند که وقتی حکمی صادر میشود و آثار آن هم مشخص میگردد، وجود آن حکم به طور واضح و قطعی مشخص میشود. به عبارتی، وقتی یک دستور مشخص میشود و تأثیرات آن مشخص میشود، وجود و حقیقت آن نیز روشن میگردد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هر چیزی که در جهان وجود دارد، تحت تأثیر عوامل و رنگهای متنوعی قرار میگیرد و تغییرات متعددی را تجربه میکند. به عبارت دیگر، واقعیتها و موجودات به شکلهای مختلف و گوناگونی در زندگی ظهور میکنند.
هوش مصنوعی: این عبارت بیانگر این است که وجود واقعی هر پدیدهای بر اساس ماهیت آن پدیده شکل میگیرد. به عبارت دیگر، ویژگیها و خصوصیات اساسی یک چیز، تعیینکنندهی وجود آن در دنیای واقعی است.
هوش مصنوعی: ماهیت هر چیز به واسطه ویژگیهای خاص آن شکل میگیرد و مشخص میشود. به عبارت دیگر، وجود هر چیز بستگی به شرایطی دارد که آن را احاطه کردهاند.
هوش مصنوعی: نه به نمایش در میآید، نه آسیبی میبیند، و نه افزوده یا کم میشود.
هوش مصنوعی: هیچ صفتی نمیتواند از ذات او جدا شود و همچنین هیچگاه از بین نرود.
هوش مصنوعی: این متن بیان میکند که چیزهایی که در این بحث مطرح میشود، در امان هستند و هیچچیز در آنها تغییر نمیکند، نه کاهش پیدا میکنند و نه افزایش.
هوش مصنوعی: چون عروض به ذات چیزی مربوط نیست، بنابراین این قرآن مانند قرآنهای دیگر نیست.
هوش مصنوعی: در کنار هم بودن، موجب تغییر در وجود اشیا نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.