بخش ۱ - مثنوی ودیعهٔ البدیعه که حزین آن را به تقلید از حدیقهٔ سنایی در هفتاد سالگی سروده است
کلّ ما فی الوجود لیس سواه
وحده لا اله الّا الله
دیده گر مغز بیند و گر پوست
رقم آفریدگاری اوست
شجر طور هستی، انسان شد
جلوه گاه جمال سبحان شد
آن شجر را زبان چو بار آمد
وقت توحید کردگار آمد
متعالی ز وصمت اطلاق
متجلی در انفس و آفاق
ازلش تا ابد دو تا نبود
ابدش از ازل جدا نبود
اوّل و آخر است از اسمایش
لیک واحد بود مسمّایش
وحدت او منزه از عددی
بی شریکی ست معنی احدی
ذاتش آیینهٔ تجلی علم
علم او درگشای جوهر حلم
لامکان آفرین، مکان گستر
کبریایش ازین و آن برتر
نقش هستی ز کلک او نقطی
مدّ صنعش کشیده است خطی
در حقیقت عدم شماری نیست
نقطه و خط جز اعتباری نیست
لوح توحید اوست ساده ز حرف
مغز حرف است این حدیث شگرف
حرف و صوت انفعال و او ذاتی ست
هر چه گوییم، باد پیماییست
لب کج نغمه، نیست دستان زن
دم فروبسته، یا زبان الکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.