شاعر و شعر شناسان، قلمم را به زبان
رفته ابطای حقی گاه و گه ابطای یلی؟
گاه در طول کند صف شکنی، گاه به عرض
ذوالفقار کف خصم افکن کرار علی
گر گذارد قدمی سوی چپ و راست، سزاست
از تهمتن نبود عیب، به میدان یلی
زلف لیلی ست سوادم، چه پریشان، چه به خم
توبه پرداز به آرایش زلف عملی
نکته گر لاغر و گر فربه، از آن هیچ نکاست
مصحفم گاه بود رحلی و گاهی بغلی
وقفه یک جا نکند خامهٔ نورافشانم
مهر، گاهی اسدی باشد و گاهی حملی
کرده بر دایره ام حلقه به گوش خط یار
رشک خورشید بود نقطهام از بی بدلی
نقش کلکم که بود روشنی چشم خرد
کرده، در دیدهٔ بی نور حسودان، سَبَلی
یابی از خامهٔ من، خضر صفت عمر ابد
بینی از نامه ی من پرتو فیض ازلی
می کند فرق، دماغی که بود بوی شناس
عنبری از من و زین گَندَه دهانان بَصَلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این قطعه به بررسی و توصیف قلم و آثار خود میپردازد. او از زیبایی و قدرت قلمش صحبت میکند که میتواند در میدان رقابت و هنر مانند شمشیر علی (کرار) عمل کند. شاعر به این نکته اشاره دارد که هر تغییر در نوشتهاش نباید عیبی به حساب آید، زیرا همواره با قدرت و زیبایی نوشتار خود به میدان میآید. او زلف خود را به زلف لیلی تشبیه کرده و به زیبایی و جذابیت آن اشاره میکند. همچنین، او به تلاشهای مداومش در نوشتن و انتقال مفاهیم اشاره میکند و تاثیری که آثارش بر دیگران دارد را توصیف میکند. در نهایت، او به این نکته میپردازد که نوشتار او، نور و فیض ازلی را منتقل میکند و بر تاثیرگذاری کلامش بر خوانندگان تاکید میکند.
هوش مصنوعی: شاعر و کسانی که به شعر آشنا هستند، گاهی قلم من را به گونهای تعبیر میکنند که از حقیقت دور است؛ گاهی آن را نادیده میگیرند و به بیخود بودن متهم میکنند.
هوش مصنوعی: گاهی بهطور مکرر در صفوف دشمن شکاف ایجاد میکنی و گاه با ضربات قوی و بیرحمانهات، حریف را به زمین میزنی.
هوش مصنوعی: اگر کسی قدمی به سمت چپ یا راست بردارد، این برای پهلوان بزرگ تهمتن عیب نیست؛ او در میدان نبرد مانند یک یل (غول) است.
هوش مصنوعی: موهایم مانند زلف لیلی سیاه و پریشان است. چه زیبا و جذاب! به شیوهای اشاره کردهام که گویی توبه میکنم، اما در واقع در تلاش برای آرایش و زیبایی هستم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هرچقدر که ظاهر یا حجم کتاب (مصحف) تغییر کند، ارزش و محتوا آن تغییری نخواهد کرد. گاهی ممکن است کتاب به صورت بزرگ و روی زمین (رحل) باشد و گاهی در اندازه کوچک و در دست (بغلی)، اما اصل ارزش آن همواره یکسان است.
هوش مصنوعی: قلم روشنگرم همیشه در یک حال نمیماند؛ گاهی با محبت و عشق اظهارنظر میکند و گاهی با شدت و قاطعیت.
هوش مصنوعی: بر روی دایرهام، حلقهای از عشق به گوش داشتم، که زیبایی و روشناییاش به اندازهای بود که به خورشید حسادت میکرد. نقاط وجودم از خلوص و بیمانندی پر شده بود.
هوش مصنوعی: هرکسی که به شما نگاه میکند و حسادت میورزد، به خاطر نادانی و محدودیت دیدگاهش، نمیتواند زیبایی و روشنی وجود شما را ببیند و درک کند.
هوش مصنوعی: از نوشتههای من، عمر جاودانی مانند خضر را پیدا خواهی کرد و از نامهام، نور و فیض ازلی را مشاهده خواهی کرد.
هوش مصنوعی: دماغی که بوهای خوش را تشخیص میدهد، فرق میگذارد بین خوشبو و بدبو، در حالی که افرادی که دهانشان بوی بد میدهد، توجهی به این درست و غلط ندارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو نگاره بلطافت همگی جان و دلی
گرچه ساکن شده در مملکت آب و گلی
تو مگر باغ بهشتی که چنین مطبوعی
تو مگر فصل بهاری که چنین معتدلی
یارب این گل زچه باغ است که رویش چو بدید گل
[...]
نه خرد راست قصوری و نه دین را خللی
که دهم دل به غزالی و سرایم غزلی
دفتر علم و هنر ز آب قدح می شویم
مرشد عشق نفرمود جز اینم عملی
دعوی نقص مرا حاجت برهان نبود
[...]
نیست بی سوز تو در روی زمین هیچ دلی
نیست بی عکس رخت در چمن دهر گلی
نیست بی نشاه عشقت به خرابات ملی
جلوه حسن تو از شکل مبراست، ولی
ز پی کینه دیرینه این بد عملی
حالیا وقت تلافی شده از آل علی
این که در گردن دارد کروات و فکلی
قامتش هست چو سروی و رخش همچو گلی
دست چون دسته طنبور و شکم چون دهلی
در اروپاست بزرگی و در اینجا رجلی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.