گرچه در صورت ذرات جهان جلوه گری
گاه در حور نماینده و گه در بشری
لیک چون ذات تو از زنگ حدوث است بری
نه بشر خوانمت ای دوست نه حور و نه پری
این همه بر تو حجاب است، تو چیز دگری
دلبری از تو و خوبان جهانند حجاب
بحر زخاری و هر چه نه تو مانند حباب
عین انواری و غیر تو بود تاب سراب
نور پاکی و فسانه است حدیث گل و آب
لطف محضی و بهانه است لباس بشری
نبود جای سخن نکته محبوبی تو
نیست میدان خرد ساحت محجوبی تو
مر ترا زیبدو بس شرح دل آشوبی تو
حد اندیشه نباشد صفت خوبی تو
هر چه اندیشه کند خاطر از آن خوبتری
به همه ذره بود نسبت و پیوند ترا
در همه چیز عیان دیده خرمند ترا
لیک در هر دو جهان نیست مانند ترا
هیچ صورت نتواند که کند بند ترا
در صور ظاهری اما نه اسیر صوری
نیست بی سوز تو در روی زمین هیچ دلی
نیست بی عکس رخت در چمن دهر گلی
نیست بی نشاه عشقت به خرابات ملی
جلوه حسن تو از شکل مبراست، ولی
می توانی که به هر شکل کنی جلوه گری
نیست آن کوس انا الحق زده منصور توئی
به نیاز ارنی نعره زن طور توئی
متجلی تو و جوینده آن نور توئی
در مرایای نظر ناظر و منظور توئی
وحدت ذات تو از وهم دوئی هست بری
خوبی و عشق بود خاص تو در کون و مکان
گاه در شیوه یوسف شوی ای دوست عیان
گاه در کسوت یعقوب به رویش نگران
میکنی جلوه نخست از رخ خوبان جهان
وانگه از دیده عشاق در او می نگری
خالدا دعوی صاحب نظری چند آخر
هان نگردی به بر اهل حقیقت کافر
گوش کن نکته آن سر وفا را ناشر
گر تو از دیده عشاق نگردی ناظر
کیست جامی که کند دعوی صاحب نظری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع زیبایی و حقیقت الهی اشاره دارد. شاعر میگوید که جلوههای مختلف زیبایی و عشق، گاهی در شکل انسان، حوری و حتی در ذرات جهان ظاهر میشود، اما ذات حقیقی و خالص از همه این اشکال بالاتر است. او به یک دوستیت اشاره میکند که فراتر از صورتهای ظاهری است و هیچ چیز نمیتواند او را محدود کند.
شاعر تأکید میکند که محبت و زیبایی به طور خاص به او تعلق دارد و در هر زمان میتواند خود را به شکلهای مختلف نمایان کند. او به جستجوگر حقیقت میگوید که هیچکس نمیتواند به درستی حقیقت را القا کند مگر آنکه خود را از قید صورتهای ظاهری آزاد کند و به عمق حقیقت نگاه کند.
در نهایت، شاعر اشاره دارد که اگر کسی به عشق عمیق و حقیقت ننگرد، نمیتواند به درک واقعی برسد و زیباییها را حقیقتاً مشاهده کند.
هوش مصنوعی: اگرچه در ظاهر ذرات جهان، نشانهایی از زیبایی وجود دارد که گاهی به شکل حوری و گاهی به شکل انسان جلوهگر میشود.
هوش مصنوعی: اما چون وجود تو از آلودگیهای دنیوی پاک است، نه میتوانم تو را انسان بنامم، نه حسینی، نه فرشته.
هوش مصنوعی: این همه موانع و حجابها بر تو وجود دارد، در حالی که تو حقیقتی متفاوت و بالاتر از اینها هستی.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی تو مانعی هستند از دیدن خوبان دیگر، همانطور که دریا با حبابهایش از عمق خود پنهان است. هر چه غیر از تو باشد، مانند حبابی است که زودگذر و ناپایدار است.
هوش مصنوعی: شما همچون نوری درخشان هستید و همهچیز جز شما، مانند سرابی است که نور خالص را منعکس میکند. این داستانی از زیبایی گل و آب است.
هوش مصنوعی: این دنیا و وجود انسان، تنها بهانهای برای نشان دادن رحمت و لطف خالص الهی است.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که در شرایطی که فضای گفتوگو و تبادل نظر وجود ندارد، تو نمیتوانی نکات محبوب و ارزشمندی را ارائه دهی. همچنین گفته شده که عقل و خرد در محیطی که محرومیت و پنهانی وجود دارد، چندان تأثیرگذار نیست. بدین ترتیب، به نوعی اشاره به دشواری در ابراز خود و استفاده از خرد در شرایط نامساعد دارد.
هوش مصنوعی: از زیبایی تو به قدری صحبت میکنم که توصیف دلآشوب من فراتر از اندیشهها و کلمات است. خوبی تو را نمیتوان به آسانی بیان کرد.
هوش مصنوعی: هر چه فکر و اندیشه کنیم، در نهایت دل و احساس ما از آن بهتر است.
هوش مصنوعی: در هر چیز، رابطه و پیوند تو را به وضوح میتوان مشاهده کرد و در تمام جزئیات، حضور شادیبخش تو به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: اما در هیچ یک از دو جهان، کسی مانند تو وجود ندارد و هیچ شکلی نمیتواند تو را در بند آورد.
هوش مصنوعی: ظاهر فریبنده است، اما نباید به ظواهر بیاعتنا بود.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ دلی وجود ندارد که بدون عشق و علاقه تو بسوزد و هیچ گلی در باغ زندگی نیست که بدون تصویر تو شکفته باشد.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که در این خراب آباد جایی برای نشانی از تو نباشد. زیبایی تو به قدری خاص است که از هر شکل و قالبی فراتر میرود.
هوش مصنوعی: میتوانی به هر طریقی خودت را نشان دهی و خود را به نمایش بگذاری.
هوش مصنوعی: هیچ کس به اندازه تو نمیتواند مانند منصور، فریاد «من حق هستم» سر دهد. اگر به خودت نیاز داشته باشی، آن وقت میتوانی نعرهزن کوه طور باشی.
هوش مصنوعی: شما در واقع تجلی پیدا کردهاید و نور شما همان چیزی است که دیگران به دنبالش میگردند. در چشم ناظر، شما هدفی هستید که به آن توجه میشود.
هوش مصنوعی: وجود خالص تو از تصور و خیال دوگانگی آزاد است.
هوش مصنوعی: خوبی و عشق که خاص توست در همه جا و در هر زمانی وجود دارد. ای دوست، گاهی مانند یوسف ظاهر شو و خودت را نشان بده.
هوش مصنوعی: گاهی به گونهای چون یعقوب، نگران و دلشکسته به معشوق نگاه میکنی و زیبایی نخستین او را از چهره خوبان عالم به نمایش میگذاری.
هوش مصنوعی: سپس از نگاه عاشقان به او مینگریستی.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به کسی اشاره میکند که خود را صاحب نظر میداند، ولی به این حقیقت توجه ندارد که اهل حقیقت و درک واقعی در اطرافش وجود دارند. با این بیان، او به این فرد میگوید که پیش از اینکه بخواهد ادعایی در مورد دانش و بینش خود داشته باشد، بهتر است به افرادی که به حقیقت رسیدهاند و درک عمیقتری از مسائل دارند، نگاه کند و از آنها بیاموزد.
هوش مصنوعی: به دقت به نکتهای که درباره وفا گفته شده گوش کن، زیرا اگر تو به عشقورزانی که عاشقند و در شور و شوق به سر میبرند، نگاه نکنی، از درک آن بیخبر خواهی ماند.
هوش مصنوعی: کیست آن کسی که ادعای توانمندی یا دانش زیادی دارد و به نوعی خود را صاحب نظر معرفی میکند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.