نه خرد راست قصوری و نه دین را خللی
که دهم دل به غزالی و سرایم غزلی
دفتر علم و هنر ز آب قدح می شویم
مرشد عشق نفرمود جز اینم عملی
دعوی نقص مرا حاجت برهان نبود
هرگزم نیست درین مسئله با کس جدلی
نقد عمری که نداری بدلش صرف مکن
جز به سودای نگاری که ندارد بدلی
چه نشان گویمت از یار که آن نادره را
نتوان گفت مثالی نتوان زد مثلی
طی مکن طرز غزل جامی و اندیشه مدار
گر زند طعنه دغایی و کند رد دغلی
چشم شاهد نتوان بستن و مو بگسستن
که ازان رشک برد کوری و زین غصه کلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بررسی مسائلی همچون عقل، دین و عشق میپردازد. او تأکید میکند که نه نقصی در دین و نه اشتباهی در عقل وجود دارد و عشق تنها عمل قابل قبول است. همچنین اشاره میکند که صرف عمر برای چیزی که ارزش ندارد، بیفایده است و باید به دنبال عشق حقیقی بود. شاعر در نهایت به یار نادری اشاره میکند که او را نمیتوان با هیچکس دیگری مقایسه کرد. او هشدار میدهد که نباید تحت تأثیر سخنان دیگران قرار گرفت و باید به حقیقت عشق و زیبایی آن توجه کرد.
هوش مصنوعی: نه عقل من دچار نقص است و نه دینم دچار خدشه، پس چرا دل خود را به غزالی بسپارم و غزلی بسرایم؟
هوش مصنوعی: ما دانش و هنر را از شراب قدح مینوشیم، چرا که مرشد عشق جز این کار را به ما یاد نداده است.
هوش مصنوعی: ادعای ضعف من نیازی به دلیل و برهان ندارد، چرا که هرگز نیازی به جدل و بحث در این موضوع با کسی ندارم.
هوش مصنوعی: بهتر است عمر با ارزش خود را صرف چیزهایی نکنی که ارزشمند نیستند. جز برای عشق به کسی که همچون او کسی دیگر وجود ندارد، تلاش نکن.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم توصیفی از محبوبم بکنم که آن شخص خاص و بینظیر است و هیچ مثالی نمیتوان برای او آورد؟
هوش مصنوعی: در مراحل ساختن شعر، راهی را که شاعر جامی رفته است، دنبال نکن و نگران قضاوتهای بیپایه و اساس دیگران نباش. اگر کسی به تو طعنه میزند یا انتقادی نادرست میکند، به آن اهمیت نده.
هوش مصنوعی: چشمها را نمیتوان بست و از واقعیت دور شد، زیرا حسادت باعث کوری میشود و این اندوه همگانی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو نگاره بلطافت همگی جان و دلی
گرچه ساکن شده در مملکت آب و گلی
تو مگر باغ بهشتی که چنین مطبوعی
تو مگر فصل بهاری که چنین معتدلی
یارب این گل زچه باغ است که رویش چو بدید گل
[...]
نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی
یا زنم از رخ خورشید مثالش مثلی
نه کریمی که کنم فکر مدیحش چو فتد
ز آفت دهر در ارکان معیشت خللی
نه فصیحی که به برهان سخن های لطیف
[...]
شاعر و شعر شناسان، قلمم را به زبان
رفته ابطای حقی گاه و گه ابطای یلی؟
گاه در طول کند صف شکنی، گاه به عرض
ذوالفقار کف خصم افکن کرار علی
گر گذارد قدمی سوی چپ و راست، سزاست
[...]
نیست بی سوز تو در روی زمین هیچ دلی
نیست بی عکس رخت در چمن دهر گلی
نیست بی نشاه عشقت به خرابات ملی
جلوه حسن تو از شکل مبراست، ولی
ز پی کینه دیرینه این بد عملی
حالیا وقت تلافی شده از آل علی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.