ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشانی را
نگاهش زود می فهمد، زبان بی زبانی را
فرامش کاریش تعلیم دادم از سبکروحی
که زود از خاطر او رفتم و بردم گرانی را
نسیم آسا، امان از آفت واماندگی دارد
تواند گر کسی برداشت، بار ناتوانی را
ز دورم دید، اجازت داد عزم جان فشانی را
نگاهش زود می فهمد، زبان بی زبانی را
فرامش کاریش تعلیم دادم از سبکروحی
که زود از خاطر او رفتم و بردم گرانی را
نسیم آسا، امان از آفت واماندگی دارد
تواند گر کسی برداشت، بار ناتوانی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.