هوش مصنوعی: این شعر به عشق و شوق الهی اشاره دارد و بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند همچون شوق مجنون الهی فرد را به سوی مقصد برساند. همچنین به تضاد بین افراد متکبر و کسانی که humble و بیادعا هستند، اشاره میکند و نشان میدهد که جاه و مقام در برابر شوق و تواضع بیارزش است.
هوش مصنوعی: عشق و شوق، تنها وسیله ای هستند که می توانند مجنون الهی را به عمیق ترین احساسات و تجربیات برسانند، همانطور که سیلاب قوی می تواند ماهی را به سمت جلو براند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر تلاش و کوشش خود، سرش را بالا میگیرد و مغرور میشود، در واقع ارزشهای انسانی را پایین میآورد و به قیمت پایینترین چیزها، مانند نعلین فقرا، مقام و احترام خود را میفروشد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و شوق الهی اشاره دارد و بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند همچون شوق مجنون الهی فرد را به سوی مقصد برساند. همچنین به تضاد بین افراد متکبر و کسانی که humble و بیادعا هستند، اشاره میکند و نشان میدهد که جاه و مقام در برابر شوق و تواضع بیارزش است.
هوش مصنوعی: عشق و شوق، تنها وسیله ای هستند که می توانند مجنون الهی را به عمیق ترین احساسات و تجربیات برسانند، همانطور که سیلاب قوی می تواند ماهی را به سمت جلو براند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر تلاش و کوشش خود، سرش را بالا میگیرد و مغرور میشود، در واقع ارزشهای انسانی را پایین میآورد و به قیمت پایینترین چیزها، مانند نعلین فقرا، مقام و احترام خود را میفروشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغ آخر ز روی من چه میداری نگاهی را
رسد خورشید بر دیوار و بیند روی کاهی را
بسوزد بر سر آتش چو عنبر زلف مشکینش
اگر در کار مهرویان کنم یک روز آهی را
به بالایت نخواهم کرد هرگز سرو را نسبت
[...]
بحمدالله که صحت داد ایزد پادشاهی را
برآورد از سر نو بر سپهر حسن ماهی را
معاذالله! اگر می کاست یک جو خرمن حسنش
بباد نیستی می داد هر برگ گیاهی را
چو پا برداشتی، ای نرگس رعنا، بغمازی
[...]
زر و سیم جهان در پرده دارد عمر کاهی را
به قدر فلس باشد خار زیر پوست ماهی را
گر از روشندلانی، صبر کن بر داغ ناکامی
که آب زندگی هرگز نیندازد سیاهی را
مدان از بی گناهی گردهان عذر نگشایم
[...]
مخواه از دوستان ای دوست عذر کمنگاهی را
که هم چشم تو خواهد کرد آخر عذرخواهی را
نه خورشید است دارد داغ های او فلک بر دل
ز شب هر صبحدم میافکند داغ سیاهی را
شهادت بر جراحتهای دل داد اشک و نشنیدی
[...]
محبت از دل ما شُسته نقش کینهخواهی را
زیارت میکند چون کعبه برق ما سیاهی را
ز فیض پرتو دل شکرها دارم درین گلشن
که گلچین چراغم کرده باد صبحگاهی را
شهان را چشم بر عالم گشودن عیب میباشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.