در آن محفل که شمع من، تجلیساز میآید
اگر طور است، چون پروانه در پرواز میآید
ضعیفیها فکندهست از نواسنجی زبانم را
کنون چون نی، همین از گوش من آواز میآید
حزین از شعر سرجوش فغانی میگساری کن
که از گفتار او کار می شیراز میآید
در آن محفل که شمع من، تجلیساز میآید
اگر طور است، چون پروانه در پرواز میآید
ضعیفیها فکندهست از نواسنجی زبانم را
کنون چون نی، همین از گوش من آواز میآید
حزین از شعر سرجوش فغانی میگساری کن
که از گفتار او کار می شیراز میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوا خوشبوی گشت و مرغ در پرواز میآید
بهار رفته از گلشن به گلشن بازمیآید
تحیت میرساند بلبلان را باد نوروزی
که گل بار دگر در جلوهگاه ناز میآید
چه باد مشکبیز است اینکه بوی جان دهد هردم
[...]
به گوشم از پریدنهای چشم آواز میآید
که از غربت درین زودی عزیزی باز میآید
مبارک پی هوایی کز دیار دوستی خیزد
که بیبال و پر آنجا مرغ در پرواز میآید
بغل بگشای و پر کن از غنیمتهای ایمانی
[...]
چه شمع امشب در این محفل چمنپرداز میآید
که آواز پر پروانه هم گلباز میآید
نسیمی گویی از گلزار الفت باز میآید
که مشت خاک من چون چشم در پرواز میآید
من و نظاره حسنی که از بیگانهخوییها
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.