که خواهد رسانید پیغام من
به بیگانهٔ آشنا نام من؟
که چون با حریفان خوری باده ام
به سنگ جفا نشکنی جام من
به کار آیدت چون رگ تلخ می
به یاد آوری تلخی کام من
تو خوش زی که فرخنده مرغ مراد
پریده ست از گوشهٔ بام من
نه دل مانده بر جا نه لخت جگر
جگر پارهٔ من، دلارام من
به پیچ و خم روزگارم اسیر
رمیده ست آسایش از دام من
در آتش سپندی ست جان حزین
چه می پرسی از صبر و آرام من؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
همی خواهد از من که بیکام من
ببرد دل و خواب و آرام من
بگفت ای نگارین دل آرام من
مباد ایچ بی تو خوش ایام من
چو نیکو فتادی تو در دام من
برآمد کنون از تو خود کام من
به ره گر بیالاید اندام من
بدان سر بماند ز من کام من
که تا هست حاتم در ایام من
نخواهد به نیکی شدن نام من
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.