با یاد نرگست، چو می ناب میزدم
پیمانه را به گوشهٔ محراب میزدم
آن کبک مستم از می مشرب که عمرها
در چنگل عقاب، شکر خواب میزدم
آن بلبلم که از اثر رنگ و بوی عشق
در خشک سال، نغمهٔ شاداب میزدم
بر سر چو شمع، در غم آن حسن دلفروز
از داغ آتشین، گل سیراب میزدم
بیمایه طاقتم، سرِ دیدارِ یار داشت
دام کتان، کمینگه مهتاب میزدم
کو ذوق گریهای؟ که ز هر تار موی خویش
طوفان دشنه در دل سیلاب میزدم
شبها خیال روی تو چون بردیم ز هوش
از هایهای گریه، به رخ آب میزدم
نازم فسون عشق که از دفتر فراق
فال وصال با دل بیتاب میزدم
آن خوش ترنّمم که ز لخت جگر حزین
بر تار ناله، ناخن مضراب میزدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عشق و دلتنگی شاعر اشاره دارد. شاعر در حال نوشیدن می و همراهی با یاد عشقش نرگس است و تصور میکند که با هر نغمهای که میزند، روح عشق را زنده میکند. او به زیبایی در خاموشی و غم عشقش میسوزد و احساساتش را با تصویرهایی از پرندگان و شمعها بیان میکند. شاعر همچنین به دشواریهای جدایی و یادآوری معشوقش اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه عشق و فراق بر دلش تأثیر گذاشته و به او درد و شوق میدهد. در نهایت، او به زیبایی و غم عشقش به نواختن موسیقی ادامه میدهد و در پی وصال است.
هوش مصنوعی: با یاد نرگس زیبا، مانند می خالص، نوشیدنی را در کنار محراب به نقطهای خاص میریختم.
هوش مصنوعی: من آن کبک شاد و سرمست هستم که سالها در چنگال عقاب، به آرامش و خواب شیرینی مشغول بودم.
هوش مصنوعی: من، بلبلی هستم که با وجود تأثیر رنگ و بوی عشق، در زمان خشکی و کم آبی، هنوز هم آواز شاداب و خوشی سر میدهم.
هوش مصنوعی: در کنار شمع، به خاطر زیبایی دلانگیز او، که همچون آتش سوزان مرا آزار میدهد، گل را آبیاری میکردم.
هوش مصنوعی: من بدون ارزش و بیپناهی، برای دیدار محبوبم در انتظار ماندم و در سایهی نور ماه، از دور در کمین نشسته بودم.
هوش مصنوعی: کجا حس لطیف گریه وجود دارد؟ زیرا من از هر تار موی خود، طوفانی از درد و ناامیدی را به دل سیلاب میزدم.
هوش مصنوعی: شبها وقتی به یاد تو میافتادم، اشکهایم به شدت میریخت و به خاطر دلتنگی، با آب روی صورتم بازی میکردم.
هوش مصنوعی: عشق را بسیار دوست دارم، زیرا در حالتی که انتظار وصال را داشتم، با دلی پر از اضطراب و پشیمانی، همواره به یاد آن لحظات میبودم.
هوش مصنوعی: بهتر است آن لحظهای را که با دلی غمگین بر تارهای ساز مینواختم، به یاد بیاورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب میزدم
هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست
[...]
امشب به آه سرد ره خواب میزدم
در کوی یار، سیر چو مهتاب میزدم
در جام دیده پاره دل میگداختم
جولانگه خیال ترا آب میزدم
مژگان به هم رساندنم از بیغمی نبود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.