خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را
به الفت آشتی ده، آن قرار بیقراران را
غم دیرینه دارد الفتی با چشم گریانم
شراب کهنه مشتاق است، ابر نوبهاران را
نمکپروردهٔ عشقیم و داریم از لبت شوری
به مرهم آشنایی نیست، داغ دلفگاران را
سلوکم در طریق عشق با یاران به آن ماند
که مور لنگ همراهی کند، چابکسواران را
گریبان چاک باشد دلق ما تردامنان تا کی؟
به می آلوده گردان، خرقهٔ پرهیزگاران را
دل عاجز، حریف ترک چشمت کی تواند شد؟
به خون غلتانده مژگانت، صف خنجرگذاران را
حزین آسودگی صورت نبندد با سخنسنجی
کمند از پیچ و تاب خود بود، معنیشکاران را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از دغدغههای عاشقانه و دردهای دل سخن میگوید. شاعر از خداوند درخواست تسلی و آرامش برای دلهای پر امید و بیقرار میکند. او به غم دیرینهای اشاره میکند که با اشکها و حسرتها پیوند دارد و همچنین به عشق و شوری که از معشوق به دل دارد. شاعر در مسیری پر از عشق و همراهی با یارانش توصیف میکند که چقدر سخت است پیمودن این راه در حالی که خود را با چالشها و دلبستگیهای عاطفی مواجه میبیند. او از عذاب دل و ناتوانی در مقابله با خنجر نگاه معشوق شکایت دارد و در نهایت بر این نکته تأکید میکند که آرامش را فقط از درون خود میتواند یافت و ممکن است این جستجو همچنان ادامه دار باشد.
هوش مصنوعی: خدایا، دلهای امیدواران را تسکین بده و به آنها مهر و محبت و دوستی عطا کن، تا کسانی که در بیقراری به سر میبرند، آرامش یابند.
هوش مصنوعی: دل پر از غم قدیمی به یاد اشکهایم است و انگار شراب کهنه هم در انتظار ابری از بهار است که به خاطر او بیفتد.
هوش مصنوعی: ما در عشق به حدی وابسته شدهایم که طعم تلخی را از لبهای تو به یاد داریم، ولی آرامشی برای درد دلهای عاشقانهمان نیست.
هوش مصنوعی: رفتار من در مسیر عشق با دوستانم به گونهای است که مانند موری کوچک میماند که در کنار سوارهنظام چابک حرکت میکند.
هوش مصنوعی: تا کی باید لباس گرانبها و دلربای ما رو در معرض آسیب قرار دهیم؟ بیا آن را با شراب آمیخته کنیم و لباس پرهیزگاران را نیز به دنیای شادمانی و لذت بخشیم.
هوش مصنوعی: دل ناتوان و ضعیف من چه قدرتی دارد که بتواند مقابل زیبایی چشمانت بایستد؟ مژگانت به قدری تیز و برندهاند که میتوانند دشمنان را به خاک بیندازند و من را در دریایی از عشق و غم غرق کنند.
هوش مصنوعی: سخنسنجی و تحلیل دقیق سختیها و پیچیدگیهای زندگی را نمیتواند پوشش دهد. آرامش واقعی از درون و از توانایی درک عمیق مسائل به دست میآید و فقط با جملات زیبای کلامی نمیتوان به حقیقت دست یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
گذشت از حد خروش و گریه ابر نوبهاران را
کجا دانست یارب درد و داغ دل فگاران را
مبار ای ابر روز گشت آن چابک سوار آخر
که دیده بر ره است از دیرباز امیدواران را
ازین عشق جگرخواره چه دارم چشم بهبودی
[...]
ز ابر تیره برقی جست طرف کوهساران را
که روشن کرد هرسو شمع گلهای بهاران را
چو نرگس جام زر بگرفت و لاله ساغر یاقوت
صلای باده زد مرغ چمن پرهیزگاران را
تو نیز ای پیر دیر اندر چنین فصلی به سرمستی
[...]
بروز غم، سگش خواهم، که پرسد خاکساران را
که یاران در چنین روزی بکار آیند یاران را
عجب خاری خلید از نو گلی در سینه ریشم!
که برد از خاطر من خار خار گل عذاران را
ز ناز امروز با اغیار خندان میرود آن گل
[...]
ز منع افزون شود شوق گرستن بی قراران را
که افزاید رسایی از گره در رشته باران را
ز طوفان پنجه مرجان نگردد بحر را مانع
کجا ساکن کند دست نوازش بی قراران را؟
به قدر سعی، از مقصود هر کس بهره ای دارد
[...]
کتابت کی تواند داد داد بیقراران را
سحاب خشک حسرت میدهد مشتاق باران را
چه شد دیریست کز زلف بتان بویی نمیاری
به امیدی نشاندی ای صبا امیدواران را
نمک دارد که بعد از انتظار غم ز دل بردن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.