شمارهٔ ۴۶۷
ز آهم بیستون چرخ، آتش تاب می گردد
ز برق تیشهٔ من کوه آهن آب می گردد
ز بس در خود پی آن گوهر نایاب می گردم
گریبان من از سرگشتگی گرداب می گردد
به یاد روی آن گل پیرهن شب چون کشم آهی
کتان طاقتم را پرتو مهتاب می گردد
چه سازد با دل افسردگان شور و نوای من؟
نمک در دیدهٔ غافل نهادان خواب می گردد
حزین ازجوی خاطر سرو کلک جلوه زیب من
چه خون ها می خورد تا مصرعی سیراب می گردد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...