چند به غمزه خون کنی خاطر ناشکیب را
بر رگ جانم افکنی، طرّهٔ دلفریب را؟
این ستم دگر بود، کز تف خوی گرم تو
گریه به کام دل نشد، عاشق بی نصیب را
ناله به زیر لب گره، چند کنم که می زند
باد بهار دامنی، آتش عندلیب را
از اثر تبسّم غنچهٔ ناشکفته اش
بلبل گلستان کند، نوگل من ادیب را
خنده په زخم من چرا، شور لبت نمی زند؟
از نمک کرشمه ات، نیست خبر، رقیب را
نیست اگر پسند تو، شیوهٔ بی گنه کشی
از گنهم حساب کن، شکوهٔ بی حسیب را
گر مددی کند حزین ، فیض دم مسیح ما
نیم شبی قضا کنم، نالهٔ عندلیب را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عواطف عاشقانه و درد و رنج ناشی از عشق است. شاعر از غم و اندوهی که به خاطر محبت معشوقش بر او میگذرد، سخن میگوید. او از یک طرف، به زیبایی و طراوت معشوق اشاره میکند و از طرف دیگر، از تباهی و درد ناشی از آن عشق بیثمری که تحمل میکند، مینالد. شاعر به غم و عشقش اشاره دارد و حسرت عدم توجه معشوق را بیان میکند. در نهایت، او آرزو میکند که اگر کمک و نجاتی شبیه دم مسیح بیابد، بتواند نالههای خود را آرام کند.
هوش مصنوعی: چقدر با ناز و عشوه دل نگران مرا میکشی و بر رگ جانم تأثیر میگذاری، آن موی زیبا و دلفریب را؟
هوش مصنوعی: این بار ظلمی که به من میشود، با دیگر ستمها متفاوت است. اشکهایی که به خاطر عشق تو میریزم، هرگز نتوانستهاند دلم را آرام کنند و عاشق بینصیب من را سیراب کنند.
هوش مصنوعی: در سکوت و به آرامی نالهای از دل میآورم، اما چه فایده که نسیم بهاری گیسوی خوشبو را میزند و شعلههای عشق پرندهی خوشزبان را برمیافروزد.
هوش مصنوعی: با لبخند او، غنچهی هنوز شکفته نشده، بلبل را به آواز درآورده و از حیات خود لذت میبرد. این نمایش زیبای طبیعت مرا هم به وجد میآورد.
هوش مصنوعی: چرا با خندهات بر زخم من اضافه میکنی؟ لبهای تو هیچ حالتی از شوق و شادی نشان نمیدهند. رقیب از نمکینی که در نگاه تو هست، آگاه نیست.
هوش مصنوعی: اگر روش بیگناهی را نمیپسندی، به حساب گناهم بگذار و از بیپناهیام گلایه کن.
هوش مصنوعی: اگر حزین به من کمک کند، من نیمهشب به برکت نفس مسیح، نالهٔ بلبل را قضا میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنکه بتیزی زبان نرم کند ادیب را
نیست گناه اگر کشد عاشق بی نصیب را
ناله ی مرغ بوستان گریه کی آرد اینقدر
منکه بهانه ساختم نغمه ی عندلیب را
آب حیات کی شود روزی ناکسی چومن
[...]
گر به خیال در نظر جلوه دهد جیب را
بددلیام ز سایهاش، فرض کند رقیب را
رتبه عشق بین که چون بر سر حرف دوستی
کودک بیسواد او مسخره کرد ادیب را
همچو بنفشه ننگرم هیچطرف در این چمن
[...]
چاره من نمیکنی چون کنم و کجا برم؟
شکوه بینهایت و خاطر ناشکیب را
گر به دروغ هم بود شیوه مهر ساز کن
دیده عقل بستهام کز تو خورم فریب را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.