زهی از رخ تو پیدا همه آیت خدایی
ز جمالت آشکارا همه فر کبریایی
نسپردمی دل آسان به تو روز آشنایی
خبریم بودی آن روز اگر از شب جدایی
نبود به بزمت ای شه ره این گدا همین بس
که به کوچهٔ تو گاهی بودم ره گدایی
همه جا به بیوفایی مثلند خوب رویان
تو میان خوبرویان مثلی به بیوفایی
تو درون پرده خلقی به تو مبتلا ندانم
به چه حیله میبری دل تو که رخ نمینمایی
شد از آشناییش جان ز تن و کنون که بینم
دل آشنا ندارد خبری ز آشنایی
گرهی اگر چه هرگز نگشودهام طمع بین
که ز زلف یار دارم هوس گرهگشایی
همه آرزوی هاتف تویی از دو عالم و بس
همه کام او برآید اگر از درش درآیی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پسرا، ره قلندر سزد ار به من نمایی
که دراز و دور دیدم ره زهد و پارسایی
پسرا، می مغانه دهی ار حریف مایی
که نماند بیش ما را سر زهد و پارسایی
قدحی می مغانه به من آر، تا بنوشم
[...]
هله عاشقان بشارت که نماند این جدایی
برسد وصال دولت بکند خدا خدایی
ز کرم مزید آید دو هزار عید آید
دو جهان مرید آید تو هنوز خود کجایی
شکر وفا بکاری سر روح را بخاری
[...]
خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
چو خیال آب روشن که به تشنگان نمایی
تو چه ارمغانی آری که به دوستان فرستی
چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیایی
بشدی و دل ببردی و به دست غم سپردی
[...]
نه قرار داده بودی که شبی به خلوت آیی
بگذشت روزگاری و نیامدی کجایی
به وصال وعده کردی و دلی که بود ما را
به امید در تو بستیم و دری نمیگشایی
به سرت که تا به رویت نظری ربوده کردم
[...]
دل ما بغمزه بردی، رخ مه نمی نمایی
بکجات جویم، ای جان، ز که پرسمت؟ کجایی؟
بگشا نقاب و آن رو بنما بما،که ما را
بلب آمدست جانها ز مرارت جدایی
بنماند جانم از درد و بماند تاا قیامت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.