گنجور

حاشیه‌گذاری‌های رند تشنه لب

رند تشنه لب


رند تشنه لب در ‫۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۲ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹:

سلام و عرض ادب آقای کیخا

نکات ارزشمند و خواندنی ای نوشته اید. من به بحث های ریشه شناسی علاقه مندم. جسارتا می خواهم بپرسم شما از چه طریقی توانسته اید اینقدر در مباحث ریشه شناسی مسلط شوید؟ این موضوع، نه فقط از این حاشیه تان، بلکه با در نظرگیری بقیه ی حاشیه هایی که نوشته اید برای من سوال شده است. چون بنده هرگز نتوانسته ام منابع خوبی در این زمینه پیدا کنم، به همین خاطر است که می پرسم؛ و الّا جسارت هست‌.

رند تشنه لب در ‫۱۱ ماه قبل، دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:

سلام

من از منبع معتبری خوانده ام که حافظ این غرل رو از غزل عطار الهام گرفته و حتی مصراع مطلع غزل او را تضمین هم کرده است و ردیف شعر او را تغییر داده. نمی دانم کدام غزل عطار، ولی مثل اینکه بوده. از گنجور درخواست دارم اون غزل رو در قسمت اشعار مشابه قرار دهند. ممنون بابت زحماتتون

رند تشنه لب در ‫۱ سال قبل، دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۷ در پاسخ به Mahmood Shams دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:

سلام خیلی ممنون که پاسخ دادین

الآن که نوشته ی خودم رو خوندم دیدم که بد و بی دقت نوشته بودمش که همینجا عذرخواهی می کنم. در واقع منظور سوال من اینه که شاعر در بیت اول، اظهار داره که دوران فراق و هجران به سر رسیده و قرار است تا طلوع فجر از این موضوع لذت ببرد. ولی در بیت چهار با حالت دعا، خواهش و تمنا می کند که « شب هجر» هرچه زودتر به پایان برسد. این برای من یک تناقض به نظر میرسد (کماکان)

رند تشنه لب در ‫۲ سال قبل، دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:

با خوندن نظر بعضی از کاربران سرم رو از شرمندگی پایین میندارم. برخلاف خیلی نظرهای دیگر که نکات خوبی مطرح می کنند و واقعا به من می آموزند.

رفقا اینکه میاید این شعر و اثر ادبی رو سعی می کنید بکشید و بدوزیدش به چیزی که می خواهید، اول از همه یعنی برای خود اثر ارزشی قائل نیستید. البته اشعار حافظ طوریه که همه می تونن در عالم خود ما به ازایی برای منظور حضرت پیدا کنن ولی آیا دلیل میشه که هرکس بیاد هر تعبیری که خواست از شعر انجام بده و ادعا کنه که منظور فلان بوده یا فلان؟!

روی صحبتم خاصه با کسانیه که با وصله کردن مذهب به شعر، آگاهانه یا ناآگاه به آن توهین می کنند. دوست عزیز اگر منظور جناب حافظ حضرت عباس بود، چطوره که حافظ فقط همین یک شعر رو در مدح ایشون سروده و در هیچ شعر دیگه ای اشاره ی دیگه ای نکرده به ایشون؟ این چه معنی ای میده؟!

(البته اگه به شماها باشه که سعی دارین با خودخواهیتون همه اشعار رو جوری که می خواید تفسیر کنید)

حافظ چو آب لطف ز نظم تو می چکد / حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت

رند تشنه لب در ‫۲ سال قبل، یکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴:

به نظرم آقای فریدون فرح اندوز نتونسته این شعر زیبا رو خوب بخونه

رند تشنه لب در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۶:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۱:

غزل خیلی زیباییه.

فقط من یه چیز رو راجع بهش متوجه نمیشم اینکه چرا حافظ در بیت اول گفته شب هجر است و نسبت بهش ابراز خوشحالی کرده ولی در بیت چهار میگه این شب رو تاریک می بینه. بعد تو بیت پنجم از فراق گله میکنه

اگه کسی برداشتی داره ممنون میشم توضیح بده

رند تشنه لب در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۴ در پاسخ به شرح سرخی بر حافظ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۸:

چرا ضعیف؟ به چه دلیل میگین شعر ضعیفیه؟ از صنایع و آرایه های ادبی که در شعر بهره گرفته شده!

رند تشنه لب در ‫۲ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۷:

بیت مقطع غزل که به صورت طنز ادا شده کمال رندی حافظ را می رساند. حافظ می خواهد دست خود را که خاصیّت تعویذ دارد بر گردن یار خود حمایل کند تا آن دوست چشم زخم نخورد! و با در آغوش کشیدن یار و معشوقه بر سر او منّت هم می نهد که برای او خدمتی انجام داده است!

منبع:

پیوند به وبگاه بیرونی

رند تشنه لب در ‫۲ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:

سلام من با نظر مسیح ارتباط برقرار کردم. در بیت اول با توجه به «چاره نیست» در مصرع دوم، فکر میکنم که «هیچش کناره نیست» به معنای عدم توان کناره گیری کردن (در راه عشق) باشه.

و به همین صورت هم «راه» رو برمی‌گزینم بر «بحر»

پ.ن: البته خوب «کناره» به همان معنای کران هم برایم قابل قبول است و چه بسا منظور حافظ هردوی این ها بوده که اینگونه بازی با کلمات از جناب حافظ اصلا بعید نیست!