گنجور

حاشیه‌ها

سید عارف هاشمی در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

این آهنگ از روی یک سبک محلی افغانی به نام قرصک پنجشیری اقتباس شده...

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳:

قارن کارن است بدبختانه caren به انگلیسی نام دختران است و کارن فارسی نام پسران و این یک هاژی و اسیمگی افریده است

مهدی رفیعی در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳:

در مصرع " سپهدار چون قارون رزم زن " به جای قارون باید قارن گذاشت . با تشکر

شکوه در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

گویند دو درخت سرو کاشته شده به دست زردشت که به مرور این دو تنو مند میشوند و دیدنی .متوکل عباسی دستور قطع و انتقالشان را به بغداد میدهد و حکایت قطع آنها به دست طاهربن عبدالله بسیار غم انگیز است..

شکوه در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

سرو کاشمر

فریبرز در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

اول از رو هم نمیتونستم بخونم، این محسن از کجا همچین ریتمی بش داده!؟
فکرشو بکنید حضرت مولوی این شعر رو میخونده و بای کوبی میکرده.
واقعا این اشعار گنجینه های اذلت گزیده اند.
هزاران دورود بر هر دو حضرت.

شکوه در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

سرو فریومند سرو کهن بوده که زرتشتیان بر این باور بوده اند که همانند سرو کشمر یا کشمیر به دست زرتشت پیامبر کاشته شده درختهای کهنسال از این دست زیاد داریم مانند گردوی جمشیدی که به جمشید نسبت میدهند ولی آیا به راستی چنین است یا اینها فقط نسبت هاییست بر پایه کهن سالی و قدمت چون همیشه در حاشیه قدمت خرافه هم هست

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

صاحب نظر می شود دیده ور

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

بیت سوم لت دوم می فرماید جایی که تو نشینی باید سروها برخیزند چون کهتر ان که در پیش مهتران می خیزند
سرو نشان بهشت است در پارسی چون سروی را زردشت از بهشت بیاورد به نشان رسیدن به بهشت و انرا بکاشت تا گشن بیخ شدند و تا دوره عباسیان بماندند تا اینکه به فرمان خلیفه بریده شدند

مهدی رفیعی در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱:

با سلام در مصرع دوم از بیت سوم "همی تاج را گوهر اندر شاخت " به جای شاخت باید " نشاخت " به معنای نشاندن قرار داد تا هم معنا و هم وزن شعر درست شود . با تشکر

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۲۳:

شعر انگارش و تصویری یگانه و بیتا دارد از سخنان مستانه و وعده های عاشقانه و البته نمایی از مردی دیده می شود که نازش را می کشیده اند و خردمند بوده و به خرد باختگی دلبر خرده می گرفته است و البته باده می خورده است و نیم مست می گریخته است از ترس کسان یا ناپرهیزی دلبرش ! اگر چنین مردی هم بوده باشد باید گفت کمیاب شده امروز !

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۲ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۲۲:

چند بار دیده ام از ریو ریا بد گفته است . هر مردمی را ننگی است مهربانی ایرانیها و نرمشپذیری انها بدا که گاهی به ریو و ریا می انجامد و مهستی اسیب شناسانه انرا اندر یافته است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۲۱:

می فرماید لطف و نازکی از او چون اب روان است و از چشم من نیز اشک می بارد چامه نگاهی دارد به لطافت و نازکی بدور از جنس زن و مرد و چه زیباست و نازک بینانه ،
نازکی که سپستر نزاکت را از ان ساخته اند با درشتی ناساز و متضاد است و نازکی لطافت و ادبمندی است و درشتی بی ادبی و دشنامگویی

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۶ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۲۰:

همدم ترجمه مونس است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۶ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۲۰:

در عربی أنثی با مونس هر چند در نگارش و اوایش ( تلفظ ) سانبسان ( گوناگون) هستند اما شاید مؤنث یعنی کسی که به او انس می گیرند و انگارش و تصور زیبایی به زن در ان دیده می شود به فارسی هم ماده و مادینه با مایه همریشگی دارد و مانای ( معنای) سرچشمه و بنیاد می دهد و این انگارش از زنان هم بسیار زیباست و زن را سرچشمه و منشأ زایش و زندگی می داند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۵:

درود به یکدلی و صفا تفو به ریو و ریا
تسبیح می شود یادافزار و ان ابزار یاد کرد خداوند است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ باباافضل کاشانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

بر کف من نه که پوهر زال به شبدیز را
یعنی چنانچه شبدیز اسب نژاده نامدار ایرانی شایسته رستم است جام می هم در کف من مانند شبدیز به زیر رستم است
چامه گو بازی نغزی هم کرده و ان اینکه شبدیز نام اسب خسرو پرویز بوده است و سیاه بوده نه رستم که اسب سپیدی داشته است رخش نام
اگر تاویل و زند بنویسیم بر ان باید گفت بابا افضل می گوید چنانچه این شبدیز ان رخش نیست این باده هم ان باده نیست !

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ باباافضل کاشانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

دمادم اسم است نه ستا( صفت) اینجا و ان گونه ای باده نوشی است که باده را اشام اشام و جرعه جرعه می گسارند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ باباافضل کاشانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

عنبر پارسی است و نگارش ان انبر است اما چون با انبر که نوعی گازانبر است غلت می شود همان نگارش با عین ان را هنوز بکار می برند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ باباافضل کاشانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

درود به مکوند

۱
۴۹۳۲
۴۹۳۳
۴۹۳۴
۴۹۳۵
۴۹۳۶
۵۵۲۶