فرهود
فرهود در ۵ ماه قبل، جمعه ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۴۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۵:
سالها پیش در مجلهای خواندم که از بزرگترین متفکران جهان پرسیده بودند «از قوای سهگانهی یک کشور، کدام به صلاح و آبادنی آن کشور مهمتر از سایر قوا است؟»
هفتاد درصد از آنها پاسخ داده بودند قوه قضا.
فرهود در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۹ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
نام شمس الدین تبریزی چو بنویسم بدانک
شکر دلخواه را در اشکم کاغذ نهم
فرهود در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۲۵ - حکایت آن گاو کی تنها در جزیرهایست بزرگ، حق تعالی آن جزیرهٔ بزرگ را پر کند از نبات و ریاحین کی علفِ گاو باشد. تا به شب آن گاو همه را بخورَد و فربه شود چون کوه پارهای. چون شب شود خوابش نبرَد از غصه و خوف کی همه صحرا را چریدم فردا چه خورم تا ازین غصه لاغر شود. همچون خلال روز برخیزد همه صحرا را سبزتر و انبوهتر بیند از دی؛ باز بخورَد و فربه شود باز شبش همان غم بگیرد سالهاست کی او همچنین میبیند و اعتماد نمیکند:
سالها خوَردی و کم نامد ز خوَر
ترک مستقبل کن و ماضی نگر
خوَر اینطور خوانده میشود khwar در یک سیلاب.
فرهود در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۲۳ در پاسخ به کامدین دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
یعنی حریف و یار این است که میبینی، صد تا باد صبا را گِرد زلفش میچرخاند و میرقصاند؛ یه وقت خیال خام به سرت نزنه.
باد پیمودن یعنی خیال خام در سر پروردن
فرهود در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۷ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۴۶ در پاسخ به ساسان کمالی دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶ - در حسب حال و انجام روزگار:
مخفف خوابانیده است. (منبع تصحیح دستگردی)
منظور خفتگان خاک است.
فرهود در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۲:
همکجاوه را به این علت «عدیل» میگفتهاند که شخصی هموزن و همسنگ را در یک سوی دیگر کجاوه میگذاشتهاند.
فرهود در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۷:
بدرقه یعنی محافظ و گارد
فرهود در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۶:
در تمام اشعار کهن ایرانی تلفظ گرسنه، گُرْسِنِه یا گُرْسَنِه درست است. در خوانش شعرها، تلفظ امروزی آن یعنی در سیلاب اول «گُرُس» کاملا غلط است. این تلفظ غلط ظاهرا در دوره قاجار و پایتختی تهران همهگیر شده است.
و زآن پس بیامد سوی میمنه
چو شیر ژیان کاو شود گرسنه
فردوسی
فرهود در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۴۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۷:
گویا منظور از «زر یک مَرده» یعنی سکهای که تصویر یک آدم بر آن نقش شده است. که معمولا سکه زر بوده است.
فرهود در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهینبانو شیرین را:
شیشهباز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا گویهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد.
فرهود در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانهسرایی ده دختر:
شیشهباز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا جامهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد و یا بر دست و سر نگه دارد.
در اینجا یعنی کار فلک این بود که مثل شیشهباز پیاپی به آنها جام باده بدهد.
فرهود در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۰۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۷ - به خواب دیدن خسرو نیای خویش انوشیروان را:
شیشهباز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا گویهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد.
در اینجا کنایه از خورشید است.
فرهود در ۵ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:
شیشهبازی عملی است برای نمایش که رقاصان در حین رقص ساغرها یا گویهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازند و بگیرند.
حافظ این تسلسل و پیدر پی فروآمدن شیشهها و ریختن اشک را بههم تشبیه کرده است.
از دیگر نمایشها رسنبازی بوده است که رقاص بر رسن و ریسمان میرقصیده است.
فرهود در ۵ ماه قبل، شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۵ - حکایت:
رنجبرد در اینجا یعنی رنج بردن
فرهود در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰:
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد
طوطی به خوشگفتاری و هنر معروف است و زغن به مردارخواری.
نظامی، در «در پرستش و تجرید» زغن را سمبل آدمهای دنیادوست گرفته است که چیزی در وجود خود ندارند و خود را با خون مردار (پول) رنگین میکنند.
فرهود در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶:
باز آن بدوی به هجدهای قلب
چنانکه ما امروز سکهها و اسکناسها را در مضربهای ده درست میکنیم. در قدیم سکهها را در مضرب ۶ میزدهاند تا که در کار تقسیم، شراکت و ... آسانتر باشد. (چون ۶ بر ۳ نیز قابل تقسیم است)
هجدهای در اینجا گویا یک سکه کمارزش در زمان مولانا بوده است.
فرهود در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۴۴ - در بیان آنکه خواری آورد:
هرکه بنشیند ز بر دست صدور
هرکه بنشیند ز بر صدر صدور
هم نوشته شده است.
فرهود در ۵ ماه قبل، جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۸ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۳۶ - در بیان چار چیز که از خطاهاست:
بیت سوم افتاده است و در اینجا نیست:
کام نفس بد برآوردن خطاست
زانکه دشمن را بپروردن خطاست
فرهود در ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۳ در پاسخ به رضا ساقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:
نافه آهوی ختن، گره یا غدهای است سیاه رنگ که در صحرا میافتد و آنرا جمعآوری میکردهاند و میفروختهاند و خریدار آن را باز میکرده است که به این باز کردن، نافهگشایی میگویند.
از این سبب آنرا به گره زلف تشبیه کردهاند که سیاهرنگ است و نیز درشت است. زلفی که انبوه باشد و بافته شود گرههای درشتی میسازد شبیه نافه آهو.
فرهود در ۶ ماه قبل، سهشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۴۷:
خوشا آنانکه هر شامان تِه وینِن
سخن با تو گِرِن با تو نشینِن
مو که پایِم نَبی آیِم تِ وینِم
بشِم آنان بوینِم که تِ وینِن
خوشا آنانکه هر شب تو را میبینند
با تو همصحبت هستند و با تو همنشین
من که پا و توان آن را ندارم که بیایم و تو را ببینم
میروم آنان را میبینم که تو را میبینند.