ای که به روی چون سمن رشک بهار و سوسنی
زان قد همچو نارون سرو روان گلشنی
بر سر ارغوان و گل حسن تو خاک تیره کرد
تا تو به خوبی و صفا همبر آب روشنی
بی رخ و نخل دلکشت در دل و دیده من است
طلعت بدر منخسف قامت سرو منحنی
چون نبری دلم که من عاشق بیدل توام
چون نخورم غمت که تو شادی شادی منی
چشم من است در غمت از مدد سرشک من
طیره موج قلزمی غیرت ابر بهمنی
با همه بدخوئی جهان با همه سرکشی فلک
از تو برند سرکشی و زتو خرند توسنی
با تو و طبع تند تو جز من خسته دل کراست
رای بدین موافقی طبع بدین فروتنی
درد توام ریاضتی داد که پیشه شد مرا
شیوه خوب سیرتی عادت پاکدامنی
تا ز وفات ایمنی عهد و وفات نشکنم
گرچه تو هر دمی به نو عهدی تازه بشکنی
عشق توام به دوستی می کشد ای نگار و کس
دشمن خویش را چنین هم نکشد به دشمنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر معشوق را به شکوفهها و درختان زیبا تشبیه میکند و از عشق عمیق و درد دل خود سخن میگوید. او به خوبی و صفای معشوق اشاره میکند و بیان میکند که وجود او شادیبخش دلش است. شاعر با وجود تمام مشکلات و ناملایمات جهان، عشق به معشوق را ادامه میدهد و به وفاداری به این عشق تأکید میکند. در نهایت، او از درد و رنجی که عشق به معشوق به او داده، بهعنوان بخشی از مسیر زندگیاش یاد میکند.
هوش مصنوعی: ای کسی که چهرهات همچون گل سمن، زیبایی بهار را به حسادت وامیدارد و قد تو مانند درخت سرو است که در میان باغ گلها در حال رقص و سرزندگی است.
هوش مصنوعی: بر روی درخت ارغوان و گل زیبا، خاکی تیره و غمانگیز نشسته است تا تو با زیبایی و پاکیات، نظیر آب زلالی باشی.
هوش مصنوعی: در دل و چشمان من هیچ چیزی به زیبایی چهره آن شخص نیست. قامت او همانند سروی خمیده است و زیباییاش مانند ماه کامل در آسمان است که حالا کمی پنهان شده است.
هوش مصنوعی: من چون دلشکستهام و عاشق تو هستم، اگر تو را ترک کنم، چطور میتوانم غم تو را نداشته باشم؟ تو خود شادی منی و بدون تو زندگی برایم بیمعناست.
هوش مصنوعی: چشمان من در غم تو، مانند اشکی است که از چشمانم میریزد و همچون موجی بزرگ و خروشان، غیرت ابرهای سنگین را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: با وجود همه بدیها و ظلمهای موجود در جهان و همچنین نافرمانیهای آسمان، از تو همه نافرمانیها کنار میروند و زیانی به تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: آیا جز من کسی به خستگی دل و طبع تند تو توجه دارد؟ آیا کسی با این ویژگیها و فروتنی تو همنظر است؟
هوش مصنوعی: درد تو به من آموزشی داد که باعث شد روش زیبا و رفتار نیکو را در خود پرورش دهم و به پاکدامنی عادت کنم.
هوش مصنوعی: من تا زمانی که از وفات و مرگ ایمن هستم، عهد و پیمان خود را نمیشکنم، حتی اگر تو هر لحظه به هم انداختن و شکستن عهد جدیدی رو بیاوری.
هوش مصنوعی: عشق تو مرا به دوستی میکشاند، ای زیبا، و هیچ کس نمیتواند به دشمنی، به اندازه محبت تو به دوستی، با دشمنش برخورد کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنک بخورد دم به دم سنگ جفای صدمنی
غم نخورد از آنک تو روی بر او ترش کنی
می چو در او عمل کند رقص کند بغل زند
ز آنک نهاد در بغل خاص عقیق معدنی
مرد قمارخانهام عالم بیکرانهام
[...]
کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی
یک نفس از درون من خیمه به در نمیزنی
مهرگیاهِ عهد من تازهتر است هر زمان
ور تو درخت دوستی از بن و بیخ برکنی
کس نستاندم به هیچ ار تو برانی از درم
[...]
ای ز غبار خنگ تو یافته دیده روشنی
چند به شوخی و خوشی گِرد هلاک من تنی
وه که ز شوق چون تویی دود بر آمد از دلم
خوب نهای تو آفتی، دوست نهای، تو دشمنی
بهر خدای دست را پیش از آستین مکش
[...]
دست ندارم از تو من گرچه ز پایم افکنی
تیزترم به دوستی گر همه تیغ میزنی
نیست ز هم مفارقت سایه و آفتاب را
هر طرفی که میروی من به تو و تو با منی
ای نفس صبا ز ما بر سر زلف او بگوی
[...]
چون تو به جعد عنبرین نافه چین پراکنی
دامن و جیب گیتی از مشک ختن برآکنی
مو چو پراکنی به رو، رو چو برآکنی به مو
سنبل تر به دسته ای، دسته گل به خرمنی
هندوی خال دلستان نزتو همین بدین زیان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.