شنیده ایم که خون کرده ای هدر مارا
شکایت از تو نبردیم پیش کس یارا
میان دایره عارض تو نقطه خال
نموده صورت معنی جمال زیبا را
نظر به سینه آئینه شکل خود می کن
عیان کن از رخ خود نور طور سینا را
به قاف تا نرسی قدر قرب نشناسی
محقق است نبینی جمال عنقا را
به مصر عکس رخت رفت یوسفان گفتند
نموده نسخ عجب یوسف و زلیخا را
بجستجوی تو ای گوهر مراد زدند
عقول غوطه چو غواص هفت دریا را
ولی به خلوت دل عشقشان هدایت کرد
که یافتند بسی آن نگار یکتا را
نه کعبه نی حجرالاسود است قبله دل
حقیقت همه سری بود سدا را
دو چشم داری و از راه چاه نشناسی
که قدر هیچ ندانی تو مرد دانا را
مسیح زنده اگر کرد عالمی چه عجب
تو زنده کرده ای از یک نفس مسیحا را
بیار ساقی از آن راح و روح ریحانی
که مرد صبح صلا داد شرب صهبا را
به جان بکوش تو در کار صلح کل «حاجب »
که کرده جنگ چو دوزخ بهشت علیا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و عشق میپردازد و بر اهمیت شناخت جمال و حقیقت تأکید دارد. شاعر با استفاده از تمثیلهایی چون «خون کردهای هدر» و «میان دایره عارض» به زیبایی معشوق اشاره میکند و از زیباییهای معنوی صحبت میکند. همچنین، به این نکته اشاره دارد که برای شناخت عشق حقیقی و زیبایی، باید از قید و بندهای ظاهری رها شویم. شاعر به جستجوی معنای عمیقتر و شناخت درونی دعوت میکند و از سمت دیگر، به نقد نادانی و عدم شناخت انسانها میپردازد. در نهایت، شعر اشاره دارد به ضرورت صلح و اتحاد در بین انسانها و ذکر میکند که عشق و حقیقت، همواره راه هدایت و روشنایی را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: شنیدهایم که سبب زحمت و ناراحتی ما شدهای، ولی ما هیچکس را به خاطر تو به شکایت نزدیم.
هوش مصنوعی: در مرکز زیبایی تو، لکهای از رنگ سیاه به جا مانده که معانی زیبایی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: به دل خود نگاه کن و خودت را در آن به وضوح ببین، نور الهی که در وجودت نهفته است را از چهرهات نمایان کن.
هوش مصنوعی: تا وقتی به قاف نرسی، ارزش نزدیکی را نمیشناسی و این حقیقت است که جمال پرنده افسانهای را نخواهی دید.
هوش مصنوعی: در مصر، تصویر چهرهات بر دلها نشست و یوسفهای بسیاری از آن سخن گفتند، که اینگونه عشق یوسف و زلیخا را به یاد آوردند.
هوش مصنوعی: در پی تو، ای گنج مطلوب، عقلها مانند غواصانی که در عمق هفت دریا فرو میروند، تلاش کردند و جستجو کردند.
هوش مصنوعی: عشق آنها را به دنیای درونیشان راهنمایی کرد و در این راه توانستند آن معشوق منحصر به فرد را پیدا کنند.
هوش مصنوعی: نه کعبه و نه حجرالاسود، بلکه قبله دل حقیقتی عمیق و پنهان است که همه چیز را میفهمد.
هوش مصنوعی: تو دو چشم داری، اما نمیتوانی چیزهای مهم را ببینی و درک کنی، پس نمیتوانی ارزش واقعی دانا را بشناسی.
هوش مصنوعی: اگر مسیح توانست جهانی را زنده کند، چیز عجیبی نیست که تو با یک نفس، شخصی به مانند مسیح را زنده کردهای.
هوش مصنوعی: ساقی، از آن نوشیدنی خوشبو و روحبخش بیاور که در صبح زود صدای عاجل شرب نوشیدنی شیرین را برپا کرد.
هوش مصنوعی: با تمام تلاش خود در جهت ایجاد صلح و آرامش کوشش کن، زیرا کسی که جنگ به پا کرده، مانند جهنم، بهشت را ویران کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دو زلف تو صنما عنبر و تو عطاری
به عنبر تو همی حاجب اوفتد ما را
مرا فراق تو دیوانه کرد و سرگردان
ز بهر ایزد دریاب مر مرا یارا
بمان بر تن من زلف عنبرینت که هست
[...]
اسیر شیشه کن آن جنیان دانا را
بریز خون دل آن خونیان صهبا را
ربودهاند کلاه هزار خسرو را
قبای لعل ببخشیده چهره ما را
به گاه جلوه چو طاووس عقلها برده
[...]
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسّر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طَلعت خویش
بیان کند که چه بودَست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
[...]
به سرنمی شود از روی شاهدان ما را
نشاط و خوش دلی و عشرت و تماشا را
غلام سیم برانم که وقت دل بردن
به لطف در سخن آرند سنگ خارا را
به راستی که قبا بستن و خرامیدن
[...]
زمانه حله نو بست روی صحرا را
کشید دل به چمن لعبتان رعنا را
هوای گل ز خوشی یاد می دهد، لیکن
چه سود چون تو فرامش نمی شوی ما را
ز سرو بستان چندین چه می پرد بلبل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.