ای تذرو خوش خرام ای طوطی شکرشکن
طاوس باغ بهشتی آهوی دشت ختن
با لب لعل و در دندان تو بس کاسد است
هر چه لعل اندر بدخشان هر چه در اندر عدن
طفل هنگام سخن نام تو آرد بر زبان
پیر در نزع روان اسم تو دارد در دهن
صنعت حق را نباید کم نمودن یا فزون
صورتی کی می توانی بهتر از وی ساختن
ناقص العقل است هر کس کرد ناقص صنع حق
از نواقص خویش را باید مبرا ساختن
نقش نقاش طبیعت را تصرف باطل است
صنع صانع را نباید پشت سر انداختن
پاکبازی رسم عشاق است و باید از نخست
در قمار عشق دین ومال و جان را باختن
در مقام هست مطلق نیست باید بود از آنک
نیست را نتوان ز روی عمد هست انگاشتن
«حاجبا» بودی مدرس مدرس ادریس را
بیسواد محض نتوان خویش را پنداشتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و عشق میپردازد. شاعر با ذکر موجودات زیبا مانند طاوس و طوطی، زیباییهای ظاهری و باطنی را مقایسه میکند و بیان میکند که خالق هر چیزی را نباید دست کم گرفت و نمیتوان بر زیباییهای آن افزوده یا کاسته شود. او به احساساتی که در عشق وجود دارد اشاره میکند و میگوید که در عشق باید تمام داراییها و جان را فدای معشوق کرد. در نهایت، شاعر به اهمیت علم و دانش اشاره میکند و میگوید که هیچکس نباید خود را نادان تصور کند.
هوش مصنوعی: ای خوش رفتار و زیبا، ای طوطی شیرینزبان و خرامان، ای طاووس باغ بهشتی و آهوی دشت ختن.
هوش مصنوعی: لبهای سرخ و دندانهای زیبایت باعث شده که هر آنچه لعل و گوهر در بدخشان و هر چه در بهشت عدن باشد، در مقابل این زیبایی بی ارزش و بیفایده به نظر برسد.
هوش مصنوعی: کودک در حین صحبت، نام تو را بر زبان میآورد و پیرمرد در لحظهی مرگ، نام تو را در ذهن دارد.
هوش مصنوعی: نباید از هنر و خلاقیت حق کاست یا بر آن افزود، زیرا نمیتوان چیزی بهتر از آنچه هست، خلق کرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که درک کاملی از مسائل ندارد، نباید خالق را به خاطر نواقصش سرزنش کند. بلکه باید خودش را از نواقصش دور کند.
هوش مصنوعی: هنر و زیباییهایی که طبیعت خلق کرده، نباید به سادگی نادیده گرفته شوند و باید به ارزشهای خالق آنها احترام گذاشت.
هوش مصنوعی: عاشقان واقعی همیشه باید آماده باشند که برای عشق، همه چیز خود را قربانی کنند، حتی دین و اموال و جانشان را. این پاکبازی در عشق بخشی از رفتار و هنجارهای عاشقانه است.
هوش مصنوعی: در مقام وجود، هیچ چیز مطلق نیست و باید از آن آگاه بود؛ زیرا نمیتوان به طور عمدی چیزی را که وجود ندارد، وجود فرض کرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی که به مقام معلمی و تحصیلات عالی رسیده، خود را بیسواد و ناتوان بداند، این همانند آن است که یک حجابی به مدرسه ادریس در نظر گرفته شود. به عبارتی دیگر، شخصی که در دانشگاه و علم تحصیل کرده، باید خود را با دانش و تواناییهایش محق بداند و احساس بیسوادی نکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاه گیتی خسرو لشکرکش لشکرشکن
سایهٔ یزدان شه کشور ده کشورسِتان
ای دننده همچو دن کرده رخان از خون دن
خون دن خونت بخواهد ریخت گرد دن مدن
همچو نخچیران دنیدی، سوی دانش دن کنون
نیک دان باید همیت اکنون شدن ای نیک دن
راه زد بر تو جهان و برد فر و زیب تو
[...]
سوسن و سنبل نمود از زلف و عارض یار من
سنبلی بس با بلا و سوسنی بس با فتن
سوسن از سیم پلید و سنبل از مشک سیاه
در پلیدی صد ملاحت ، در سیاهی صدشکن
نوروزیب از روی و قد او همی خواهند دام
[...]
ای نهاده بر میان فرق جان خویشتن
جسم ما زنده به جان و جان تو زنده به تن
هر زمان روح تو لختی از بدن کمتر کند
گویی اندر روح تو مضمر همیگردد بدن
گر نیی کوکب، چرا پیدا نگردی جز به شب
[...]
ای سهی سرو روان از تو بهشت آئین چمن
روی تو ماهست و گرد ماه از انجم انجمن
مشک داری بر شقایق ورد داری بر عقیق
سرو داری بر گل و شمشاد داری بر سمن
از نسیم زلف تو همچون شمن گردد صنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.