شیخ و زاهد دوش اگر منع از شرابم کرده است
ساقی از یک جام می امشب خرابم کرده است
راست گفته است، از حدیث راست رنجیدن خطا است
شیخنا زندیق و ملحد، گر خطابم کرده است
گر مرا رسوای عالم کرد عشقش باک نیست
دامنی تر بوده ام بر آفتابم کرده است
عقل و دانش را نثار راه مجنون کرده ام
از سگان کوی لیلی چون حسابم کرده است
صحبت شیخ ایمنم کرد از عذاب روز حشر
حق چو در دنیا بدین دوزخ عذابم کرده است
نیست بر حکم حق ای زاهد سزاوار اعتراض
در خرابات مغان گر فتح بابم کرده است
مینهد هر شب سبو پیر خراباتم بدوش
بهر این خدمت ز رندان انتخابم کرده است
از حرم گر سوی دیرم برد پیر میفروش
ره نمائی از خطا سوی صوابم کرده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تمایلات خود نسبت به می و عشق اشاره میکند و از تضاد میان نظرات زاهدان و شیخی که او را منع از نوشیدن میکند، سخن میگوید. او میگوید که شیخ و زاهد ممکن است به خاطر عقایدشان او را سرزنش کنند، اما عشق او را از قضاوتهای دیگران alej میکنند. شاعر با اشاره به عشق و جنون، نشان میدهد که عقل و دانش را به پای عشق فدای میکند و از زندگی در خرابات و معاشرت با رندان لذت میبرد. نهایتاً، او بیان میکند که اگرچه ممکن است به خاطر روی آوردن به می و عشق مورد نکوهش قرار گیرد، اما این انتخاب اوست و احساس میکند که در این مسیر به حقیقت نزدیکتر است.
هوش مصنوعی: در شب گذشته، اگر شخص خسیس و پرهیزکاری از نوشیدن شراب من نهی کرد، ولی ساقی با یک لیوان شراب من را کاملاً مست کرده است.
هوش مصنوعی: او درست میگوید که از سخن راست آزرده شدن اشتباه است، حتی اگر شیخ ما به من توهین کرده باشد.
هوش مصنوعی: اگر عشقش مرا در برابر مردم رسوا کند، مهم نیست، چرا که من به قدری پاک و بیآلایش بودهام که در برابر آفتاب قرار گرفتهام.
هوش مصنوعی: من تمام عقل و دانش خود را در راه عشق مجنون فدای کردهام، زیرا سگان کوی لیلی، به دلیل عشق و وابستگیام، مرا محاسبه کرده و به حساب آوردهاند.
هوش مصنوعی: شیخ ایمن درباره عذاب روز قیامت با من صحبت کرد و گفت که چون در این دنیا اینچنین عذاب شدهام، در آن روز هم به همین شکل عذاب خواهم شد.
هوش مصنوعی: ای زاهد، نگو که بر حکم خدا حق اعتراضی داری، زیرا اگر در میخانهها بر من گشوده است، این از لطف و حکم اوست و تو حق اعتراض نداری.
هوش مصنوعی: هر شب، پیرمردی که در میخانه به سر میبرد، سبوی شراب را به دوش میاندازد؛ او به خاطر این خدمت به من، از میان رندان انتخابم کرده است.
هوش مصنوعی: اگر پیر میفروشی مرا از حرم به سمت مکان دلخواهی ببرد، این راهنمایی او باعث شده که از اشتباهاتم به درستی هدایت شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رقص او تنها نه گرم پیچ و تابم کرده است
شعلهٔ آواز پرسوزش کبابم کرده است
عشق را نازم که بهر سکهٔ داغ جنون
از همه افراد عالم انتخابم کرده است
با زمین هموار گشتن در ره فقر و فنا
[...]
دوش با یک جام می ساقی خرابم کرده است
نیز آباد از یکی جام شرابم کرده است
در حساب عاقلان از من بود دیوانه تر
پیر دانشمند، اگر عاقل خطابم کرده است
پوستها از سر کشیدستم چو گردون روز حشر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.