بگشای در خانه که نره گدائیم
گر تو نگشائی بشکستن بگشائیم
گر میندهیمان بگدائی و بزفتی
یکبوسه ز لعل تو بدزدی بربائیم
با ما بوفا کوش که ما اهل وفائیم
ما را بصفا باش که ما اهل صفائیم
روزی قند آخر که سر زلف تو گیریم
وقتی شود آخر که لب لعل تو خائیم
از لعل تو یکبوسه بمستی بستانیم
بر زلف تو یکعقده بشوخی بفزائیم
هی بوسه ز لعل تو بگیریم و ببخشیم
هی چهره بزلف تو بمالیم و بسائیم
ای پادشه کشور تقدیس و تجلی
ما گرچه گدائیم هم از شهر شمائیم
عمریست که ما بر در این خانه نشستیم
یکبار بپرسید که چونیم و چرائیم
ایشاهد خلوتگه اسرار بیکبار
از پرده برون آی که از پرده درآئیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مائیم عیاران و عیاران مائیم
بر دیده مشتری قدم میسائیم
سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم
فرزین صفت ای شاه به کوی تو گداییم
دردیست مرا در دل بیچاره و عمریست
تا از رخ جان پرورت ای دوست جداییم
هستی تو طبیب دل پردرد ضعیفم
[...]
ما عاشق و مستیم و طلبکار خدائیم
ما باده پرستیم و از این خلق جدائیم
بر طور وجودیم چو موسی شده ازدست
بی پا و سر آشفته و جویای لقائیم
روحیم که در جسم نباشد که نباشیم
[...]
خیزید حریفان که به میخانه درآییم
سلخ رمضان است به می روزه گشاییم
درد سرتسبیح و تراویح شد آخر
گلبانگ زنان رخ به در میکده ساییم
هر زنگ که از صوم ریا آینه دل
[...]
ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم
نه زاهد سالوسی و نه شیخ مرائیم
نه عاقل و هشیار نه دیوانه و مستیم
حیران جمال رخ بیچون و چرائیم
مست می وصلیم و نه مخمور فراقیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.