وقت مستی بلبلان آمد
گوییا گل به بوستان آمد
بلبل آنجا خموش و حاضر باش
بشنو این سِر که در میان آمد
مجلسِ عاشقانِ مستِ خدا
سرخوش آنجا نمیتوان آمد
عاشق رنگ و بویی ای بلبل
پای گل جای تو از آن آمد
ما که سرمست صبغت اللّهیم
جای ما باغ لامکان آمد
چشم تو بر گل جهان و مرا
دیده بر خالق جهان آمد
رو بازاری و به آزاری
جای بازاریان دکان آمد
باش تا من بنالم ای بلبل
کاین همه خلق در فغان آمد
دم مزن پیش ما که ناله تواست
نالهای گر سر زبان آمد
ناله ما شنو که بر در دوست
کاو بسوز از میان جان آمد
عاشقان در جهان نمیگنجند
این قفس چون ترا مکان آمد
عشق تو با گل است روزی چند
عشق ما عشق جاودان آمد
خانه آب و گل به خود زاری
این روش راه نازکان آمد
محیی آثار قدرت حق دید
چون بهار آمد و خزان آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ملکا، جشن مهرگان آمد
جشن شاهان و خسروان آمد
خز به جای ملحم و خرگاه
بدل باغ و بوستان آمد
مورد به جای سوسن آمد باز
[...]
نقشم از مصلحت چنان آمد
از کژی راستی کمان امد
پای بیگانه در میان آمد
شورشی تازه در جهان آمد
کارم از عشق تو به جان آمد
دلم از درد در فغان آمد
تا می عشق تو چشید دلم
از بد و نیک بر کران آمد
از سر نام و ننگ و روی و ریا
[...]
امر شیخش چو آن چنان آمد
به خرابات عاشقان آمد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.