کارم از عشق تو به جان آمد
دلم از درد در فغان آمد
تا می عشق تو چشید دلم
از بد و نیک بر کران آمد
از سر نام و ننگ و روی و ریا
با سر درد جاودان آمد
سالها در رهت قدمها زد
عمرها بر پیت دوان آمد
شب نخفت و به روز نارامید
تا ز هستی خود به جان آمد
وز تو کس را دمی درین وادی
بی خبر بود و بی نشان آمد
چون ز مقصود خود ندیدم بوی
سود عمرم همه زیان آمد
دل حیوان چو مرد کار نبود
چون زنان پیش دیگران آمد
دین هفتاد ساله داد به باد
مرد میخانه و مغان آمد
کم زن و همنشین رندان شد
سگ مردان کاردان آمد
با خراباتیان دردی کش
خرقه بنهاد و در میان آمد
چون به ایمان نیامدی در دست
کافری را به امتحان آمد
ترک دین گفت تا مگر بی دین
بوک در خورد تو توان آمد
دل عطار چون زبان دربست
از بد و نیک در کران آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به عشق و دردهای ناشی از آن میپردازد. او از آثار شدید عشق در دل و جانش میگوید و بیان میکند که عشق باعث شده تا عمرش به هدر رود و از خوشیها و نیکوییها دور بیفتد. او سالها در جستجوی معشوق خود تلاش کرده و حتی شبها را بیخواب و روزها را بیآرام سپری کرده است. شاعر به ناامیدیاش از دست یافتن به مقصود میپردازد و بیان میکند که در این راه، دین و زندگیاش به باد رفته است. او از رفاقت با رندان و خراباتیان یاد میکند و نشان میدهد که با وجود همه ناکامیها، هنوز به عشق و ایمان پایبند است. در نهایت، او میگوید که دلش از بد و نیک، به کمال رسیده و به یک نوع آگاهی دست یافته است.
هوش مصنوعی: دلتنگی و عشق من به تو به جایی رسیده که تحملش برایم سخت شده و قلبم از درد در حال نالیدن است.
هوش مصنوعی: وقتی دل من طعم عشق تو را چشید، از همه خوبیها و بدیها فراتر رفت و به یک اوج جدید رسید.
هوش مصنوعی: به خاطر شهرت و آبرو و چهره و ظاهر فریبنده، با درد همیشگی و بیپایان به زندگی ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: سالها در راه تو گام برداشتم و عمرهایم را صرف تو کردم.
هوش مصنوعی: شب بدون خواب گذشت و روز هم آرامش نداشت تا اینکه احساس کرد وجودش به خطر افتاده است.
هوش مصنوعی: هیچکس در این مسیر از حضور تو بیخبر نیست و بدون نشانه از تو عبور نمیکند.
هوش مصنوعی: از زمانی که به هدفم نرسیدم، سودی از زندگیام ندیدم و تمام آنچه از عمرم گذشته، برایم ضرر بوده است.
هوش مصنوعی: اگر دل حیوانات شجاعت نداشته باشد، به مانند زنان که برای خود ارزشی قائلند، در مقابل دیگران ناپایدار میشود.
هوش مصنوعی: مرد میخانه و مغان باعث شد تا دین و اعتقادات سالها تلاش و زحمت به آسانی از بین برود.
هوش مصنوعی: کمی در معاشرت با افراد ناباب و رند داشته باش و سعی کن در جمع افرادی با دانش و تجربه قرار بگیری.
هوش مصنوعی: او با آدمهای مجذوب و دیوانه، دردی را مشترک شد و خود را در میان آنها قرار داد.
هوش مصنوعی: وقتی به ایمان دست پیدا نکردی، پس در واقع در معرض آزمایش کفر قرار گرفتی.
هوش مصنوعی: شخصی که از دین فاصله میگیرد میگوید شاید با بیدینی بتواند خود را به تو نزدیک کند.
هوش مصنوعی: دل عطار به مانند زبانی که به همه چیز پایان میدهد، از خوبیها و بدیها دور شده و به نوعی به صلح و آرامش رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ملکا، جشن مهرگان آمد
جشن شاهان و خسروان آمد
خز به جای ملحم و خرگاه
بدل باغ و بوستان آمد
مورد به جای سوسن آمد باز
[...]
نقشم از مصلحت چنان آمد
از کژی راستی کمان امد
وقت مستی بلبلان آمد
گوئیا گل به بوستان آمد
بلبل آنجا خموش و حاضر باش
بشنو این سِر که در میان آمد
مجلسِ عاشقانِ مستِ خدا
[...]
پای بیگانه در میان آمد
شورشی تازه در جهان آمد
امر شیخش چو آن چنان آمد
به خرابات عاشقان آمد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.