ای خواجه ای که نیستت از خواجگان نظیر
بر کهتران عزیزی و بر مهتران خطیر
هستی تو آن رشید که از رشد دولتت
بر چرخ بخت ماه سعادت بود منیر
باهمت بلند تو بهتر زمین پست
با دولت جوان تو خوش تر جهان پیر
کوهی ز بخشش تو گرانی بود سبک
طفلی ز خانه تو صغیری بود کبیر
در خواجگی به فخر پذیرفته ام تو را
در بندگی به فضل رهی را فرا پذیر
زین کارمان برآر چو موی از میان ماست
با ما چرا شدستی چون کارد با پنیر
از تو شکایتی نکنم پیش کردگار
گر تو عنایتیم کنی در بر امیر
در بندمان مدار و نشانهای کژ مده
ما را به پا مگیر و با دست راست گیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، ستایشی عمیق از یک شخص با مقام و بزرگمنشی است که نویسنده او را به عنوان فردی نادر و عزیز در میان دیگران معرفی میکند. شاعر ویژگیهای برجسته این شخص را چون بخشندگی، موقعیت عالی اجتماعی و تأثیر مثبت او بر دیگران یادآور میشود. او همچنین به ارتباط خود با این شخص اشاره میکند و از آن میخواهد تا در زندگی و ارتباطاتشان، بر آنچه که خود را در بند آن میبینند، تأمل کنند و به رحمت و لطف متقابل توجه داشته باشند. در نهایت، او از خداوند میخواهد که در این رابطه، محبت و لطف بیشتری شامل حال آن شخص کند.
هوش مصنوعی: ای آقایی که هیچ کس در بین بزرگترها و کوچکترها مانند تو نیست، بر چهرههایت ناز و عزت موج میزند.
هوش مصنوعی: وجود تو مانند جوانی با کمال است که از موفقیت و پیشرفت تو، ماه خوشبختی در آسمان زندگیام درخشان شده است.
هوش مصنوعی: با اراده و تلاش تو، زمین پایینتر به خوبی و زیبایی است و دنیا با رویش جوانی تو، دلپذیرتر و شادابتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: بخشش تو آنچنان سنگین و عظیم است که مانند کوه میماند، اما برای دلی که از خانهی تو نشأت میگیرد، همچون کودکی کوچک و بیوزن احساس میشود.
هوش مصنوعی: من در مقام خواجگی و فخر، تو را پذیرفتهام و در مقام بندگی، به لطف و کرمت، راهی را میپیمایم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر مشکلی در بین ما وجود دارد، باید آن را برطرف کنیم، زیرا این مشکل مانند موی است که از میان ما بیرون آمده و ما را جدا کرده است. پس چرا باید با هم در اختلاف باشیم، مانند کاردی که در پنیر میرود و آن را جدا میکند؟
هوش مصنوعی: من در برابر خداوند از تو شکایتی نخواهم کرد، اگر تو به من محبت و توجه کنی و مرا در کنار خود داشته باشی.
هوش مصنوعی: ما را در تنگنا نگذار و نشانههای نادرست به ما نده. ما را بلند نکن و با دست راست خود نگهدار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زیرش عطارد، آن که نخوانیش جز دبیر
یک نام او عطارد و یک نام اوست تیر
عاجز شود ز اشک دو چشم و غریو من
ابر بهارگاهی و بختور در مطیر
گیتی چو گاو نیک دهد شیر مر ترا
[...]
نیک اختیار کرد خداوند ما وزیر
زین اختیار کرد جهان سر بسر منیر
کار جهان بدست یکی کاردان سپرد
تا زو جهان همه چو خورنق شد وسدیر
چون او نبوده اند، اگر چند آمدند
[...]
با خویشتن شمار کن ای هوشیار پیر
تا بر تو نوبهار چه مایه گذشت و تیر
تا بر سرت نگشت بسی تیر و نوبهار
چون پر زاغ بود سر و قامتت چو تیر
گر ماه تیر شیر نبارید از آسمان
[...]
نوروز فرخ آمدو نغز آمد و هژیر
با طالع مبارک و با کوکب منیر
ابر سیاه چون حبشی دایهای شدهست
باران چو شیر و لالهستان کودکی بشیر
گر شیرخواره لاله ستانست، پس چرا
[...]
ای کرده تیره روز معادی بتیغ و تیر
آمد بخدمت تو گرانمایه ماه تیر
بنشین بناز شاهی و باده دریده خور
لب را ز نوش بهره و جان را ز باد تیر
رفتی بتاختن بسوی شهر دشمنان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.