گنجور

 
قطران تبریزی

مرا بی وفا خواند آن بی وفا

که هرگز نگوید سخن بی جفا

ز من چون رسد بی وفائی بدوست

که دشمن نبیند ز من جز وفا

ندانم صواب از خطا زین قبل

صواب من او را نبیند خطا

نیازارد آن را بجان هیچ کس

که دل داده باشد مرا در عطا

از آن پس که من دیده باشم بدی

بجز نیکی از من نیابد جزا

ولیک از دل خویش گوید سخن

اگر ناسزا باشد و گر سزا

همیشه خلاف من آنکس کند

که من جویم او را همیشه رضا

قضا گرددان کار ما از سخن

همه کار نیکو کند مان قضا؟

 
 
 
جدول انگلیسی
ابوالمثل بخارایی

برافکند پیری ضیا بر سرت

به چشم بتان ظلمت است آن ضیا

نبینی که باز سپیدی کنون

اگر کبک بگریزد از تو سزا

نبینی سمن برگ نسرین شده

[...]

عنصری

بفرمود تا آسنستان پگاه

بیامد بنزدیک رخشنده ماه

بدو داد فرخنده دخترش را

بگوهر بیاراست اخترش را

اسدی توسی

به کارش درون نیست چون و چرا

نپرسد از او‌، او بپرسد ز ما

مشاهدهٔ ۶ مورد هم آهنگ دیگر از اسدی توسی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه