مرا بی وفا خواند آن بی وفا
که هرگز نگوید سخن بی جفا
ز من چون رسد بی وفائی بدوست
که دشمن نبیند ز من جز وفا
ندانم صواب از خطا زین قبل
صواب من او را نبیند خطا
نیازارد آن را بجان هیچ کس
که دل داده باشد مرا در عطا
از آن پس که من دیده باشم بدی
بجز نیکی از من نیابد جزا
ولیک از دل خویش گوید سخن
اگر ناسزا باشد و گر سزا
همیشه خلاف من آنکس کند
که من جویم او را همیشه رضا
قضا گرددان کار ما از سخن
همه کار نیکو کند مان قضا؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از بیوفایی و وفاداری سخن میگوید. او به چالش وفاداری در روابط اشاره میکند و میگوید که اگر کسی او را بیوفا بخواند، نشان میدهد که او (طرف مقابل) از او وفاداری نمیبیند. شاعر تصریح میکند که کسی که به او عشق ورزیده باشد، هرگز نمیتواند او را بیازارد، زیرا او در تلاش است فقط نیکی کند. همچنین، او بر این باور است که حالتی که از دل شخص ناشی میشود، ممکن است با واقعیت تفاوت داشته باشد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که برای بدست آوردن رضایت و قضاوت آن فرد، باید سعی کند کارهای نیک انجام دهد.
هوش مصنوعی: آن کسی که خود بی وفاست، مرا به بی وفایی متهم میکند، در حالی که او هرگز حرفی از بیوفایی نمیزند.
هوش مصنوعی: وقتی به او بیوفایی میکنم، آیا این بیوفایی به او میرسد؟ او فقط از من وفاداری میبیند و نمیتواند دشمنی را در من پیدا کند.
هوش مصنوعی: نمیدانم که آیا کارم درست است یا اشتباه، چون از ابتدا کار من را او نمیتواند خطا ببیند.
هوش مصنوعی: کسی که دلش به عشق من گرم است، هیچگاه از فراق و جدایی ناراحت نمیشود.
هوش مصنوعی: از زمانی که من بدی را دیدهام، فقط نیکی از من نتیجه میگیرد و جزای دیگری نمیبیند.
هوش مصنوعی: اما او از دل خود سخن میگوید، چه حرف ناپسندی باشد و چه حرف مناسبی.
هوش مصنوعی: کسی که من به دنبالش هستم، همیشه بر خلاف خواسته من عمل میکند و در این وضع، رضایت او همیشه برقرار است.
هوش مصنوعی: سرنوشت ما چگونه به کمک سخن میتواند همه کارهای نیک را به انجام برساند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
بفرمود تا آسنستان پگاه
بیامد بنزدیک رخشنده ماه
بدو داد فرخنده دخترش را
بگوهر بیاراست اخترش را
چنان کن کنون تا به روز قضا
نگردد ضِرامش زمانی جدا
به کارش درون نیست چون و چرا
نپرسد از او ، او بپرسد ز ما
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.