گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قصاب کاشانی

کی شود معلوم هر بیگانه‌ شرح حال من

دیگری جز دوست آگه نیست از احوال من

چون ز خویش آگه توانم گشت کز بخت سیاه

تار سازد خانه آیینه را تمثال من

مرغ تصویرم مرا در دل غم پرواز نیست

روز اول بسته بر مویی مصوّر بال من

همچو داغ لاله از بی‌حاصلی در این چمن

می‌نماید تیره بختی در قبال آل من

با غم هجر تو شب‌های جدایی راز دل

می‌کند اظهار بی‌ایما زبان لال من

زاهدا برخیز تا قسمت کنیم اسباب عیش

حور جنّت از تو، درد و داغ جانان مال من

ز انتظار مقدمش قصاب در راه طلب

من شدم پامال صبر و صبر شد پامال من

 
 
 
وحشی بافقی

رشک می‌بردند شهری بر من و احوال من

کرد ضایع کار من این بخت بی اقبال من

طایری بودم من و غوغای بال افشانیی

چشم زخمی آمد و بشکست بر هم بال من

بخت بد این رسم بد بنهاد و رنجاند از منت

[...]

نظیری نیشابوری

می دود حاجت به راه خواهش از دنبال من

همت استغنا همی آرد به استقبال من

صدر عزت قرب می جوید به من، دشمن کجاست؟

تا ببیند رتبه عشق بلند اقبال من

عزتی دارم که گر پا دیر در جنت نهم

[...]

صائب تبریزی

بس که دارد گرد کلفت چهره احوال من

روی می مالد به خاک آیینه را تمثال من

بلبل من از حریم بیضه تا آمد برون

گل ز شبنم خیمه بیرون زد به استقبال من

نامرادی مطلب افتاده است در راه طلب

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

اوج گیرد رتبة افتادگی از حال من

تیره‌بختی سر به گردون ساید از اقبال من

بس که در افتادگی‌ها گرد بر رویم نشست

خاک بر سر می‌کند آیینه از تمثال من

من به راه وصل پویان روز و شب چون آفتاب

[...]

سیدای نسفی

دلبر کاتب که می داند سراسر حال من

خط روی اوست فردا نامه اعمال من

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه