هم حریف زندانم هم رفیق چاهم من
بخت تیره روزانم کوکب سیاهم من
نه به خلد در خوردم نه به دوزخ ارزانی
خوش گناهکارم من طرفه بیگناهم من
جرم اگر نمیباشد بخششی نمیپاشد
بر امید عفو او عاشق گناهم من
تکیه بر کرم دارم، از گنه چه غم دارم
بیم را نمیدانم، آرزو پناهم من
کم ندارم از سامان با همه پریشانی
آه و ناله اسبابم، گریه دستگاهم من
هر کجا که بخرامی، هر کجا که بنشینی
خاک آستانم من، فرش جلوهگاهم من
عزّتم نمیداری، قیمتم نمیدانی
سرمة سلیمانی، مشت خاک راهم من
خدمتم چه میارزد، طاعتم چه میباشد
آب گشتم از خجلت، شرم عذرخواهم من
از نجات نومیدم وز کنار محرومم
همّتی سلامت را کشتی تباهم من
گرچه در هنر بیشم جمله بار بر خویشم
حجّت غریمم من، عصمت گناهم من
پر غرور فیّاضم در جنون و رسوایی
غیر را نمیخواهم، طرفه پادشاهم من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.