گنجور

 
قاسم انوار

«و هُوَ مَعَکُم» گفت از این معنی چه خواست؟

یعنی جان‌ها در بقای حق فناست

این معیت چیست باری فی‌المثل؟

جان جان‌ها صوت و این معنی صداست

منتهی هرگز نگردد سر عشق

سر عاشق منتها در منتهاست

بی‌حلول و اتحاد آن شاه عشق

لایزال و لم یزل مهمان ماست

گفتمش: بنشین و بنشان فتنه را

خاست واندر خاستن صد فتنه خاست

صدهزاران نامه دارد شاه عشق

در طی هر نامه ما را نامه‌هاست

قاسمی، طالب ز فرط اشتیاق

چون گذشت از جان، ز جانان مرحباست