هله! ای جان گرامی، ز کجایی و چه نامی؟
مُحْیی جان و جهان، ماحی آثار ظلامی
نامه عشق تو دیدم، صفت عشق شنیدم
دل و جانم به فدای تو، زهی نامه نامی!
نامه عشق و مودت، همه علم و همه حکمت
همه اسرار هدایت، سخن حضرت سامی
کس ازین گونه کرامات ندارد به دو عالم
اهل سجده و تسبیح، حریف می و جامی
دل و جان همه عالم، ز تو واله، ز تو حیران
به همه شیوه لطیفی، به همه حُسن تمامی
همه عالم به تو حیران شده در صورت و معنی
چه شریفی؟ چه لطیفی؟ چه امامی؟ چه همامی؟
تو مگو تزکیه خود بر آن واقف سرمد
اگر از زمره خاصی، اگر از جنس عوامی
منتظم کی شود، ای دوست، طریق تو؟ که هرگز
در ره مذهب و ملت، نه نظامی، نه نظامی
به جمالت متحیر همه دلها، همه جانها
قاسمی کرد فدای تو همه عمر گرامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر زیبا، شاعر از عشق و محبت به یک شخص خاص سخن میگوید. او به ستایش زیباییها و صفات خوب آن فرد میپردازد و عشق و مودت را علم و حکمت میداند. شاعر بر این نکته تأکید دارد که هیچکس در دو جهان مانند این فرد کرامات و ویژگیهای عالی ندارد و همه مخلوقات به جذابیت و شخصیت او احساس حیرت و شگفتی میکنند. در نهایت، شاعر از اینکه راه و روش این دوست نمیتواند به هیچ نظامی وابسته باشد، ابراز نگرانی میکند. به طور کلی، این شعر تجلی عشق عمیق و ستایش از شخصیت محبوب است.
هوش مصنوعی: سلام! ای عزیز جان، از کجا میآیی و نامت چیست؟ تو روشنیدهنده زندگی و جهان، و برطرفکننده آثار تاریکی هستی.
هوش مصنوعی: در نامهای که دربارهی تو نوشته شده بود، به ویژگیهای عشق اشاره شده بود. جان و دل من فدای تو هستند، چه زیباست نام تو!
هوش مصنوعی: نامهای که درباره عشق و محبت نوشته شده، شامل تمام دانش و حکمتهای عالم و تمامی رازهای هدایت است، که از طرف حضرت سامی بیان شده است.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دنیا و آن دنیا، مانند او کرامات و بزرگواریها ندارد. او فقط به اهل سجده و تسبیح مربوط نیست، بلکه حتی عشق به می و جام نیز در وجود او جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: دل و جان تمام موجودات، مجذوب و شگفته تو هستند. به هر طرز زیبایی که تصور کنی، همه زیباییها به طور کامل در تو جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: همه وجود به تو حیرت زده است، از نظر ظاهری و باطنی. تو چقدر بزرگ و شریف هستی! چقدر لطیف و زیبا! تو چه پیشوایی هستی! چه کسی که در کنار تو قرار دارد!
هوش مصنوعی: نگو که تو خود را تصفیه کردهای، زیرا اگر از گروه خاصی هستی یا از جمع مردم عادی، این کار را بهتر است به خودشان واگذار کنی.
هوش مصنوعی: ای دوست، کی راه تو به سامان میرسد؟ که هیچ گاه در مسیر دین و ملت، هیچ نظمی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: زیبایی تو همه دلها و جانها را شگفتزده کرده و همگی به خاطر تو در طول عمر خود قربانی تو شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز کجایی ز کجایی هله ای مجلس سامی
نفسی در دل تنگی نفسی بر سر بامی
هله ای جان و جهانم مدد نور نهانم
ستن چرخ و زمینی هوس خاصی و عامی
عجب از خلوتیانی عجب از مجلس جانی
[...]
تو کدامی و چه نامی که چنین خوب خرامی
خون عشاق حلال است زهی شوخ حرامی
بیم آن است دمادم که چو پروانه بسوزم
از تغابن که تو چون شمع چرا شاهد عامی
فتنه انگیزی و خون ریزی و خلقی نگرانت
[...]
نه سؤالی نه جوابی نه رسولی نه پیامی
چه صفائی چه وفائی چه علیکی چه سلامی
هر که را قبله و محراب نه آن طلعت و ابرو
چه رکوعی چه سجودی چه قعودی چه قیامی
گر نه راه تو به پای خم و سر بر کف ساقی
[...]
چمنی دیدم و کردم قدمی چند خرامی
چون شدم جمع پریدن خبرم شد که تو دامی
سر و کس مر نخرامد بت چین عشوه نداند
مه و خور نطق ندارد هله خود گو که کدامی
به حلاوت همه قندی به طراوت همه نسرین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.