چمنی دیدم و کردم قدمی چند خرامی
چون شدم جمع پریدن خبرم شد که تو دامی
سر و کس مر نخرامد بت چین عشوه نداند
مه و خور نطق ندارد هله خود گو که کدامی
به حلاوت همه قندی به طراوت همه نسرین
به لطافت چو حریری به سفیدی چو رخامی
باید این طرز نگه کردن و یک بار رمیدن
ز تو آهوبچه آموخت در این شیوه تمامی
طمعی پختم و گفتم چو توئی دوست گرفتم
نه چو من عاشق خامی نه چو تو شوخ خرامی
گله بگذار که من پردۀ خاصان بدریدم
تو به بدعهدی و پیمانشکنی شهرهٔ عامی
ننگ و نام دل و دینم همه با عشوه ببردی
چین بر ابرو نفکندی و نگفتی تو چه نامی
به چه تدبیر توان با تو به سر برد؛ ندانم
هیچ محبوب ندیدم که برنجد ز سلامی
خواجه بر هندوی خالم ده و با کس مفروشم
ترک چشم تو مرا گر نه پسند و به غلامی
من که بِیغارهٔ اغیار ز نخوت نپذیرم
تو گرم سنگ بیاری چه کنم با تو که جامی
روزی این سلسله بشکافم و از کاوش طفلان
آنقدر نعره زنم کاورمت بر لب بامی
وه چه در پای تو ریزد چو روی بر سر نیّر
من دل باخته درویش و تو مهمان گرامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز کجایی ز کجایی هله ای مجلس سامی
نفسی در دل تنگی نفسی بر سر بامی
هله ای جان و جهانم مدد نور نهانم
ستن چرخ و زمینی هوس خاصی و عامی
عجب از خلوتیانی عجب از مجلس جانی
[...]
تو کدامی و چه نامی که چنین خوب خرامی
خون عشاق حلال است زهی شوخ حرامی
بیم آن است دمادم که چو پروانه بسوزم
از تغابن که تو چون شمع چرا شاهد عامی
فتنه انگیزی و خون ریزی و خلقی نگرانت
[...]
هله! ای جان گرامی، ز کجایی و چه نامی؟
مُحْیی جان و جهان، ماحی آثار ظلامی
نامه عشق تو دیدم، صفت عشق شنیدم
دل و جانم به فدای تو، زهی نامه نامی!
نامه عشق و مودت، همه علم و همه حکمت
[...]
نه سؤالی نه جوابی نه رسولی نه پیامی
چه صفائی چه وفائی چه علیکی چه سلامی
هر که را قبله و محراب نه آن طلعت و ابرو
چه رکوعی چه سجودی چه قعودی چه قیامی
گر نه راه تو به پای خم و سر بر کف ساقی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.