ای دوست، بگو باری تا: عزم کجا داری؟
سرمست و خرامانی انگیز بلا داری
هردم بدگر صورت ظاهر شوی، ای دولت
گه راه صفا گیری، گه تیغ جفا داری
گه رای کنی، گه رو، گه های کنی، گه هو
این مسئله را برگو: در هوی چه ها داری؟
ای صاحب بحر و بر، وی طالب نیک اختر
بگذار سر و افسر، هان! گر سر ما داری
هرجا من و ما باشد، از جنس فنا باشد
فانی نشود هرگز، این عشق و هواداری
ای مایه مستوری، ای چهره مهجوری
خوش قابل و مقبولی، گر قبله خدا داری
هر لحظه کند القا، با ابر دل دریا :
از ما شده ای پیدا، هم روی بما داری
بگذار حکایت ها، مجنون شو و ناپروا
کار تو شود زیبا، گر رو بفنا داری
همراه تو شد جانان، هرجا که روی، ای جان
گر قصد سمک داری، گر رو بسما داری
بگذار تصرفها، تا چند تکلفها
بگذار ره سودا، گر رو بصفا داری
من قاسم حیرانم، بس بی سر و سامانم
در آتش هجرانم آخر تو روا داری؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دوستش میخواهد که هدف خود را مشخص کند و از او میپرسد که چه انگیزههایی دارد. او از زیبایی و تلخیهای زندگی سخن میگوید و به تغییرات و تناقضات در زندگی اشاره میکند. شاعر عشق را چیزی جاودانه ترسیم میکند و بر این نکته تأکید میکند که عشق واقعی هیچگاه فنا نمیشود. او از محبوبش میخواهد که خود را نشان دهد و حتی اگر در ظاهر دور است، باید عشق و دلبستگیاش را حفظ کند. شاعر در نهایت خودش را در آتش جدایی و عدماطمینان میبیند و از معشوق میخواهد که به او توجه کند و درد خود را درمان کند.
هوش مصنوعی: ای دوست، بگو کجا میخواهی بروی؟ تو در حالی که خوشحال و سرخوشی، مشکلاتی هم داری.
هوش مصنوعی: هر لحظه در چهرهای جدید ظاهر میشوی، ای خوشبختی! گاهی به من راهی به صفا میدهی و گاهی نیز با ظالمی بر من میزنی.
هوش مصنوعی: هر زمانی که بخواهی، به سمتی میروی؛ گاهی پنهان میشوی و گاهی خود را نشان میدهی. این مسئله را مشخص کن که در دل و فکر خود چه چیزهایی را داری.
هوش مصنوعی: ای کسی که به دانش و ثروت دست یافتهای، و ای کسی که به دنبال خوشبختی هستی، اجازه بده تا به تو بگویم: اگر تو مراقب و نگهبان ما هستی، پس به ما اهمیت بده.
هوش مصنوعی: هرجا که من و دیگران کنار هم باشیم، باید از نوع زودگذر و فانی باشد، اما این عشق و دوستی هیچگاه نابود نمیشود.
هوش مصنوعی: ای مایهی عفاف و حیا، ای چهرهای که در خفا و دور از چشمهاست، تو خوشصورت و مورد پسند هستی. اگر تو معبودی برای پرستش خداوند داری، باید به مقام والای خود آگاه باشی.
هوش مصنوعی: در هر لحظه، با دل شفاف و پر از احساس، به ما الهام میشود. تو از ما هستی و این را به وضوح نشان میدهی، حتی در مواجهه با ما، حضورت محسوس است.
هوش مصنوعی: بگذار داستانها روایت شوند، مثل مجنون دلیر و بیپروا باش و بگذار کارهایت زیبا شوند، اگر عشق به فنا را تجربه کنی.
هوش مصنوعی: محبت و همراهی جانان با توست، هر جا که بروی. اگر به سمت سمک (ماهی) میروی، یا اگر به سمت سما (موسیقی و جشن) میروی، او همیشه در کنارت خواهد بود.
هوش مصنوعی: اجازه بده تا بقیه کارها و زحمتها را بگذاریم کنار، اگر به حقیقت و پاکی دسترسی داری، باید راه تجارت و کسب و کار را دنبال کنی.
هوش مصنوعی: من قاسم، در حیرت و سرگردانی به سر میبرم و در آتش فراق و جدایی میسوزم. آیا تو این وضعیت را برمیتابی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری
در گور کجا گنجی چون نور خدا داری
خوش باش کز آن گوهر عالم همه شد چون زر
ماننده آن دلبر بنما که کجا داری
در عشق نشسته تن در عشرت تا گردن
[...]
تا چند مرا از خود ای دوست جدا داری؟
من هیچ نمی گویم، آخر تو روا داری؟
صحرا همه دریا شد از آب عقیق تو
این سوخته را آخر لب تشنه چرا داری؟
من مرکز عشاقم در مهر و وفا طاقم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.