گر جان بهوای تو گرفتار نبودی
جان و دل ما طالب دیدار نبودی
گر زانکه بحق واقف اسرار شدی خلق
منصور «اناالحق » گو بردار نبودی
تکفیر نکردی سخن «اعظم شان » را
گر مفتی ما بر سر انکار نبودی
گر جانب عاشق نشدی میل حبیبان
عشاق ترا گرمی بازار نبودی
از نقش دو عالم نبدی حاصل و محصول
گر زانکه دلی واقف اسرار نبودی
گر زانکه پس پرده ندیدی رخ خود را
خود را ز پس پرده خریدار نبودی
گر دور و تسلسل ننمودی رخ و زلفت
عشاق تو سرگشته چو پرگار نبودی
گر عشق نبودی و غم عشق نبودی
یک جان بجهان عارف و هشیار نبودی
قاسم، اگر این جان نبدی آینه حق
جان را بر او پایه و مقدار نبودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از یک عارف است که در آن به بررسی ارتباط عارف و معشوق میپردازد. شاعر بیان میکند که اگر نبودهای عشق و دلباختگی، جان و دل انسانها نیز به سوی معشوق نمیرفت. او اشاره میکند که اگر مردم به اسرار معنوی واقف بودند، به راحتی به مقام عارفان و نقش آنها در زندگی توجه نمیکردند. همچنین، اذعان میکند که عشق و غم عشق به انسان درکی عمیق میدهد و اگر این عشق وجود نداشت، معنای واقعی جان و وجود انسانها نیز ناچیز میبود. در نهایت، شاعر تأکید میکند که بدون عشق، انسانهای عارف نمیتوانستند به حقیقت و جوهر وجود خود دست یابند.
هوش مصنوعی: اگر نبودیم در آرزوی تو، نه جانمان به این درد گرفتار میشد و نه دلمان مشتاق دیدارت میبود.
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت اسرار دست پیدا کردی، نمیتوانستی در جمع خلق بگویی "من حق هستم"، زیرا چنین ادعایی در بر خواهد داشت که تو برتر از دیگران هستی و آن زمان دیگر حق را نداشتی که این سخن را بر زبان بیاوری.
هوش مصنوعی: تو به سخن بزرگترین شخصیت دینی ما اعتنا نکردی، و گرنه اگر مفتی ما در برابر آن سخن مخالفت نمیکرد، چنین تکفیری نمیکردی.
هوش مصنوعی: اگر به عشق و محبت عاشق توجه نکردی، بدان که میل و خواستهی عاشقان، باعث رونق بازار عشق و محبت خواهد بود.
هوش مصنوعی: از آثار و نشانههای دنیا چیزی به دست نخواهی آورد، اگر دلی نداشته باشی که به رازها و اسرار آگاه باشد.
هوش مصنوعی: اگر تو از پشت پرده چهرهات را نمیبینی، پس نباید انتظار داشته باشی که کسی به دنبال تو باشد.
هوش مصنوعی: اگر بازی دور و تسلسل را نمینمودی، چهره و موهایت باعث نمیشد که عاشقان مانند پرگار گیج و سرگردان باشند.
هوش مصنوعی: اگر عشق و غم عشق نبود، هرگز جان آگاه و عارف در این دنیا وجود نداشت.
هوش مصنوعی: قاسم، اگر تو نمیباشی، ذات حق بدون تو هم درست نمیشود و به هیچ چیزی نمیتوان اندازه و ارزشی داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر عارض تو چون گل پربار نبودی
از عشق گُلت در دل من خار نبودی
ور نیمهٔ دینار نبودی دهن تو
بر چهرهٔ منگونهٔ دینار نبودی
گر مایل بیداد نبودی دل تو یار
[...]
گر یار چنین سرکش و عیار نبودی
حال من بیچاره چنین زار نبودی
گر عشق بتان خنجر هجران نکشیدی
در روی زمین خوشتر ازین کار نبودی
از شادی من خلق جهان شاد شدندی
[...]
ای کاش مرا با تو سر و کار نبودی
تا دیده و دل هر دو گرفتار نبودی
شرمنده نبودی اگر از ریختن خون
آن زلف نگون تو نگونسار نبودی
بودی سر آتش که بدیدی به سوی من
[...]
گر حسن جمال تو طلبکار نبودی
در خانقه و بتکده دیار نبودی
گر نرگس مست تو نکردی جدل آغاز
تا گردش او بودی هشیار نبودی
بی پرده توانستی اگر روی نمودن
[...]
ای عهد شکن، با تو اگر کار نبودی
کار دل ما این همه دشوار نبودی
نگذاشتمی آینه ی روی تو از دست
گر باعث حیرانی دیدار نبودی
گر کفر نمی خواست ز ما پیر خرابات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.