قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۷

ما داغ آرزوی تو داریم بر جبین

ما در هوای عشق تو داریم عقل و دین

هرجا که هست بنده عشقیم، لایزال

دل را نگاه دار، تو ای شاه راستین

ما را پناه بخش باین عشق چاره ساز

یا رب بحق حرمت مردان راهبین

بی عشق نیست جمله ذرات کاینات

هرجا که هست شیوه عشقست در کمین

در ظل عشق باش، بهرجا که می روی

از عشق وا ممان، که ضلالی بود مبین

ما بوده ایم اهل مناجات را امان

ما بوده ایم اهل خرابات را امین

هرجا که بوده ایم همه فاش دیده ایم

عکس جمال روی تو در لعبتان چین

آنجا که آفتاب جمال تو شعله زد

ما را بپیش روی تو روییست بر زمین

آخر ز روی لطف نظر کن بحال ما

قاسم ز خرمن تو گداییست خوشه چین