گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

در تو عجب مانده ام ای عشق شنگ

نوری و ناری بگه صلح و جنگ

از غم و فکر دو جهان رسته است

عاشق دیوانه مست ملنگ

عشق خدا پادشه راست گوست

عشق ندارد صفت ریو و رنگ

جرعه ای از جام محبت بنوش

باز ره از باده و افیون و بنگ

عشق چو شوریده و دیوانه شد

بحر جهانرا بکشد چون نهنگ

چونکه مرا زاهد و هشیار دید

ساقی جان باده دهد بی درنگ

قاسم، اگر مست نه ای کژ مرو

از تو کسی نشنود این عذر لنگ