از لب لعل توام کار بکامست امروز
فلکم بنده و خورشید غلامست امروز
هر که قانون شفای دل خود میطلبد
از اشارات منش کار بکامست امروز
خسرو مصر جهان شاهد یوسف روییست
که مهش بنده و خورشید بدامست امروز
مجلس عشق نهاده است و می اندر داده
سخن عقل درین بزم حرامست امروز
پیش ازین حالت دل مستی و هشیاری بود
از می ساقی جان مست مدامست امروز
یار چون شد متکلم، تو رها کن کلمات
خام ریشی و حکایات تو خامست امروز
قاسمی، فاش مکن قصه اسرار ازل
سر نگه دار، که غوغای عوامست امروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روز عیش و طرب و عید صیامست امروز
کام دل حاصل و ایام بکامست امروز
گو عروس فلکی رخ منمای از مشرق
که مرا دیدن آن ماه تمامست امروز
خون عشّاق اگر چند حلالست ولیک
[...]
روز جشن جم و هان نوبت جامست امروز
جام ده جام که هر کار بکامست امروز
گل چو شاه است و غلامان سرا، سرو، و سمن
ساز، زد صیحه چو چاووش سلامست امروز
آنکه یک عمر بدی معتکف اندر مسجد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.