گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

پیش ما قصه شوقست و شهودست و حضور

در نهان خانه وحدت همه نورست و سرور

بر سر راه تولا همه شادی و طرب

در بیابان تمنا همه حسبان و غرور

شادمانم که بکوی تو گذر خواهم کرد

ترسم از عشق که گوید که: ازین درگه دور!

بس عجب مانده ام، ای جان و جهان، در صفتت

که تو کان نمکی وز تو جهانی در شور

چه عجب باشد اگر صید تو گردد دلها؟

عشق چون باز نجیب آمد و جانها عصفور

خوش «انالحق » گو و بر دار سلامت بر شو

چون کشیدی تو ازین جام شراب منصور

قاسم از جام تو مستست و خراب افتادست

که بهش باز نیاید بگه نغمه صور

 
 
 
سوزنی سمرقندی

تا که چشمه خورشید ضیا باشد و نور

چشم بد باد در ایام ضیاء الدین دور

دل او تا نشود خالی فردوس از هور

بیکی لحظه مبادا شده خالی ز سرور

سعدی

به فلک می‌رسد از روی چو خورشید تو نور

قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور

آدمی چون تو در آفاق نشان نتوان داد

بلکه در جنت فردوس نباشد چو تو حور

حور فردا که چنین روی بهشتی بیند

[...]

همام تبریزی

آفتابی و ز مهرت همه دل‌ها محرور

چشم روشن بود آن را که تو باشی منظور

قربتت نیست میسر به نظر خرسندم

همه مردم نگرانند به خورشید از دور

انتظار نظرم پرده صبرم بدرید

[...]

حکیم نزاری

هرگزم عشق نشد از سرِ پُر سودا دور

عشق از مشعلۀ نار برانگیزد نور

من نه بر قاعدۀ عقل و خرد سیر کنم

که منم شیفته و شیفته باشد معذور

طاقتِ نورِ تجلّی و چو من مسکینی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
ابن یمین

دوش با خود نفسی مصلحت دنیا را

میزدم هندسه ئی در بدو در نیک امور

گاه میساختمی بر که و حوضی که در او

جز بکشتی نکند خیل خیالات عبور

گه بصحرای هوس از پی نظار گیان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه