گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

جام جمست این دل بیچاره، گوش دار

تا در کشم بگوش تو این در شاهوار

یعنی مدار خسته دل عاشقان مست

من زار و تن نزار و دل ناتوان نزار

آن یار حاضرست، نمی بینیش چرا؟

ای جان غم رسیده خرابی و شرمسار

جان تو غافلست ز محبوب لم یزل

بر جان غافلانه خود ماتمی بدار

آهن دلی مکن، چو سپر، زانکه در جهان

کس را بجان ز تیغ اجل نیست زینهار

خواهی که جانت از غم ایام وارهد

زاهد ز در برون کن و شاهد ز در بر آر

قاسم، صبور باش درین درد سوزناک

از غیر در گذر، دل و جان را بدو سپار

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode