نعم الفقیه، حال مدرس کجا رسید؟
در وصف حق نه هیچ سخن گفت و نه شنید
حظ از حواس داشت، زمعنی نداشت جان
نقش جهان بدید ولی جان جان ندید
هر لحظه ای تجلی نو می رسد زیار
این راه عشق جمله مزیدست در مزید
پندار ما حجاب شد اندر طریق یار
عشقت رسید و پرده پندار ما درید
گر مشربی نداری و قفل تو محکمست
این قفل را نیافت کسی در جهان کلید
از حق بحق طریقه پاکست و روشنست
روشن شود کسی که بدین روشنی رسید
حیران روی تست جهانی چو قاسمی
مست هوای تست، اگر شاه، اگر عبید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی مسیری که انسانها برای رسیدن به حقیقت و عشق الهی طی میکنند، توضیح میدهد. شاعر به نقد کسانی میپردازد که فقط ظاهری از دانش و فهم دارند، اما از عمق معنا بیخبرند. او معتقد است که عشق و حقیقت به ما نشان میدهد که چگونه باید از حجابهای ذهنی و پندارها عبور کنیم تا به روشنایی و حقیقت دست یابیم. در انتها، شاعر به اهمیت وجود یک راه و روش درست در ارتباط با حق و عشق اشاره میکند و میگوید که تنها کسانی میتوانند به این حقیقت برسند که در جستجوی آن باشند.
هوش مصنوعی: فقیه خوب، وضعیت معلم به کجا رسید؟ نه در وصف حقیقت سخنی گفت و نه چیزی شنید.
هوش مصنوعی: انسان از زیباییهای دنیا لذت میبرد و از ظواهر چیزها بهرهمند میشود، اما درک عمیق و معنای واقعی زندگی را نمییابد. او زیباییهای جهان را میبیند، اما از حقیقت وجودی خود غافل است.
هوش مصنوعی: هر لحظه تجلی جدیدی از عشق ظاهر میشود، زیرا این مسیر عشق همیشه در حال رشد و توسعه است.
هوش مصنوعی: تفکر و ذهنیت ما مانع نزدیک شدن به معشوق شد، ولی عشق تو به ما کمک کرد و این پرده از افکار ما را کنار زد.
هوش مصنوعی: اگر تو ایمان و مذهبی نداری و قفل دلت محکم است، بدان که هیچکس در دنیا کلید این قفل را پیدا نکرده است.
هوش مصنوعی: راه درست و راستین، از حقیقت نشأت میگیرد و کاملاً واضح و مشخص است. هر کسی که به این روشنی دست پیدا کند، به روشنی و روشنایی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: این بیت به احساس شگفتی و عشق عمیق شاعر نسبت به محبوبش اشاره دارد. او در حالی که به زیبایی و جذبه محبوبش اندیشیده، خود را در دنیایی از شگفتی میبیند. همچنین، شاعر به تأثیر عشق بر وجودش اشاره میکند و میگوید که این عشق هرچند ممکن است او را گیج و سردرگم کند، اما جذابیت و زیبایی محبوبش او را مجذوب کرده است، چه به مقام بالا باشد و چه به ابیاتی عارفانه و شاعرانه.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح آمد و علامت مصقول بر کشید
وز آسمان شمامهٔ کافور بر دمید
گویی که دوست قُرطهٔ شَعر کبود خویش
تا جایگاه ناف به عمدا فرو درید
در شد به چتر ماه سنانهای آفتاب
[...]
از ابر نوبهار چو باران فروچکید
چندین هزار لاله ز خارا برون دمید
آن حلهای که ابرمر او را همیتنید
باد صبا بیامد و آن حله بردرید
جشن خزان بهخدمت شاه جهان رسید
رایت ز کوهسار به صحرا درون کشید
از عکس رایت وی و از نور آفتاب
وز جام می سه صبح بهٔک جای بردمید
شرط است اگر کنند به جشنی چنین نشاط
[...]
ای بنده طول عمر تو خواهنده از خدا
از بنده یک حدیثک موجز توان شنید
فصل زررز است، بدینگاه دست گیر
چندانکه نیمدانک بزر، رز توان خرید
صبح آمد و علامت مصقول برکشید
وز آسمان شمامه کافور بردمید
گویی که دست قرطه شعر کبود خویش
تا جایگاه ناف بعمدا فرو درید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.