جشن خزان بهخدمت شاه جهان رسید
رایت ز کوهسار به صحرا درون کشید
از عکس رایت وی و از نور آفتاب
وز جام می سه صبح بهٔک جای بردمید
شرط است اگر کنند به جشنی چنین نشاط
وقت است اگر خورند به وقتی چنین نَبید
خاصه که شاه ما ز سمرقند بر مراد
با شادکامی آمد و با فرخی رسید
شاهی به آفرین که زبس رحمت و کرم
گویی خداش از کرم و رحمت آفرید
اندر جهان گرفتن و در ملک داشتن
گردون چنو نزاد و زمانه چنو ندید
او سایهٔ خدای به قول پیمبرست
کز عدل بر شریعت او سایه گسترید
مشتاق عدل او شد و محتاج عفو او
هرکسکه در جهان خبر و نام او شنید
جان صلاح در تن دولت قرار یافت
تا او به تیغِ دادْ گلوی ستم برید
او را گزید بخت ز شاهان روزگار
فرّخ کسی که خدمت درگاه او گزید
آب حیات گشت قبولش که خِضروار
باقی بماند هر که ازو شربتی چشید
گوهر بود عزیز ولیکن به زر خرند
عهدش عزیزتر که همه کس به جان خرید
هرکار کز حوادث ایام بسته بود
وافکنده بود چرخ بر او قفل بیکلید
آن کار شد گشاده ز تأیید بخت او
وامد کلید قفل زاقبال او پدید
تَنبُل نداشت سود کرا عزم او شکست
افسون نداشت سود کراکین اوگزید
یک دست او قضاست دگر دست او قدر
بیهوده با قضا و قدر کی توان چَخید
ای خسروی که راست نهادی همه جهان
در خدمت تو پشت همه خسروان خمید
مانَد فتوح تو ز عجایب به معجزات
هرکس که معجزات تو بشنید بگروید
دولت جهنده بود ز هر کس به روزگار
جون دید روزگار تو با تو بیارمید
همچون قلم بهدست دبیران اوستاد
از حرص خدمت تو بهتارک همی دوید
معلوم خلقگشت که ایزد بدان سبب
عالم تورا سپرد که عالم تورا سزید
جاوید باد عمر تو کز باد عدل تو
در باغ مملکت گل اقبال بشکفید
بر دست تو نهاد شرابی چون ارغوان
وز بیم تو شده رخ دشمن چو شَنبَلید
روی تو پرورندهٔ دولت که ملک را
دولت ز دیر باز برای تو پرورید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به جشن خزان و حضور شاه جهان اشاره دارد. شاعر به برکتهای فراوان و رحمتهای او تمجید میکند و از سرآمدگی او به عنوان یک پادشاه عادل و بزرگ سخن میگوید. جشن به خاطر آمدن شاهی از سمرقند با شادی و خوشحالی برپا شده و انتظار میرود که در این جشن نشاط و لذت فراوانی وجود داشته باشد. شاعر همچنین به ویژگیهای خوشاخلاقی و بخشندگی شاه اشاره میکند و او را مورد ستایش قرار میدهد. در ادامه، شاعر به این نکته میپردازد که با آمدن این شاه، مشکلات و قفلهای زندگی مردم باز شده و امید به خوبی در دلها ایجاد شده است. در پایان، شاعر آرزوی عمر با دوام و عدالت برای شاه دارد و از او میخواهد که مملکتش را هر روز شکوفاتر کند.
هوش مصنوعی: جشن پاییزی به حضور پادشاه دنیا رسید و پرچم از کوهها به دشتها منتقل شد.
هوش مصنوعی: از تصویر محبوب و روشنایی آفتاب و از شراب در جامی که سه صبح را به همراه داشت، به سرزمین زیبایی رفتم.
هوش مصنوعی: اگر به چنین جشنی بیفکری و شادی کنند، این زمان خوبی است که در چنین وقتی شراب بنوشند.
هوش مصنوعی: به ویژه اینکه پادشاه ما از سمرقند با دلخوشی و شادابی آمد و با شادی و خوشحالی همراه شد.
هوش مصنوعی: سلطانی ستودنی است که به خاطر رحمت و بخشش بسیارش، انگار خداوند او را از کرم و رحمت خود خلق کرده است.
هوش مصنوعی: در این دنیا به دست آوردن و صاحب شدن چیزی مانند آسمان است که اینگونه به وجود آمده و زمانه اینگونه نگذرانده است.
هوش مصنوعی: او به واسطه پیغمبر، سایهای از خداست که به خاطر عدالتش، بر قوانین و شریعت او سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در جهان از وجود او آگاه شد و نامش را شنید، به عدالت او علاقهمند میشود و به رحمت و بخشش او نیاز پیدا میکند.
هوش مصنوعی: روح شایسته در جسم قدرت برقرار شد تا او با شمشیر عدالت، گلوگاه ستمگری را قطع کند.
هوش مصنوعی: بخت به او روی آورده و او را از میان شاهان زمان برگزیده است، خوشبخت کسی که به خدمت او پرداخته است.
هوش مصنوعی: آب زندگی را دریافت کرد، تا مانند خضر جاویدان بماند؛ هر کسی که از آن جرعهای بنوشد.
هوش مصنوعی: گوهر ارزشمند است ولی آن را به طلا میفروشند. عهد و پیمان از آن هم گرانبهاتر است زیرا همه افراد حاضرند جان خود را برای آن بگذارند.
هوش مصنوعی: هر کاری که بر اثر حوادث زمان به پایان رسیده و از آن دوری شده، مانند درگاهی است که به رویش قفل خورده و کلیدی برای گشودنش نیست.
هوش مصنوعی: این کار به خاطر کمک و حمایت بخت او به راحتی انجام شد و در نتیجه، درهای موفقیت به روی او باز شد.
هوش مصنوعی: کسی که تنبلی ندارد، دستاوردی نخواهد داشت حتی اگر بخواهد به هدفی دست یابد. اگر عزمی نداشته باشد، هیچ چیز او را به جلو نخواهد برد و افسون یا جادوگری نمیتواند به او کمک کند. در نتیجه، او نمیتواند پیشرفت کند و در نتیجه از چیزهایی که میتواند نصیبش شود، محروم خواهد ماند.
هوش مصنوعی: یکی از دستان او نمایانگر سرنوشت و تقدیر است، و دست دیگر او نشانهی تقدیر است. آیا با وجود قضا و تقدیر، میتوان کاری بیفایده انجام داد؟
هوش مصنوعی: ای فرمانروایی که همه جهان را در خدمت خود قرار دادهای و دیگر فرمانروایان هم به احترام تو سر خم کردهاند.
هوش مصنوعی: فتوح و پیروزیهای تو از شگفتیها است و هر کسی که معجزات تو را بشنود، به تو ایمان میآورد.
هوش مصنوعی: در روزگار جوانی، هر کسی خوشبختی و موفقیت را تجربه میکند، اما باید بدانیم که زندگی همیشه در حال تغییر است و روزهای خوب ممکن است به پایان برسند.
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن حالتی است که شخصی مانند قلم در دستان استادان میدود و نشاندهندهی تلاش و حرص او برای خدمت به دیگری است. این شخص با تمام شور و شوق، در پی جلب رضایت و خدمت به خواستههای دیگران است.
هوش مصنوعی: مشخص شد که خداوند به علت شایستگیات، عالم را به تو سپرده است.
هوش مصنوعی: ای کاش عمر تو جاودان باشد، تا از برکت عدالت تو، در باغ زندگی گلهای موفقیت و خوشبختی شکوفا شوند.
هوش مصنوعی: ممنون که نوشتم! در این بیت، شاعر با تصویرسازی زیبایی به توصیف حسی عمیق میپردازد. او اشاره دارد که بر اثر وجود معشوقش، حالتی دلپذیر و شاداب به او دست داده و رنگ و روی دشمن در برابر این عشق، به نوعی زرد و پژمرده شده است. این بیان نشاندهنده تأثیر قوی عشق و زیبایی بر روح و روان انسان است و نشان میدهد که حتی دشمنان نیز از شدت احساسات، به ناچار تحت تأثیر قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: هر چه که بر روی تو میروید و برکت میآورد، نشانهای از قدرت و ثروتی است که از گذشتههای دور به خاطر تو رقم خورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح آمد و علامت مصقول بر کشید
وز آسمان شمامهٔ کافور بر دمید
گویی که دوست قُرطهٔ شَعر کبود خویش
تا جایگاه ناف به عمدا فرو درید
در شد به چتر ماه سنانهای آفتاب
[...]
از ابر نوبهار چو باران فروچکید
چندین هزار لاله ز خارا برون دمید
آن حلهای که ابرمر او را همیتنید
باد صبا بیامد و آن حله بردرید
ای بنده طول عمر تو خواهنده از خدا
از بنده یک حدیثک موجز توان شنید
فصل زررز است، بدینگاه دست گیر
چندانکه نیمدانک بزر، رز توان خرید
صبح آمد و علامت مصقول برکشید
وز آسمان شمامه کافور بردمید
گویی که دست قرطه شعر کبود خویش
تا جایگاه ناف بعمدا فرو درید
زاول که نفس ناطقه را از شعاع عقل
ایزد به لطف خویش و به رحمت بیافرید
پستان خویش در دهن شاعران نهاد
تا هر کسی به قدر فصاحت همی مکید
وز بهر اینکه دیرتر آمد مجیردین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.