|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر دربارهٔ عشوه و جذبهای که از معشوق خود دریافت کرده صحبت میکند. او به دو سال پیش اشاره دارد که در آن زمان این جذبه را خریداری کرده است. شاعر به این موضوع میپردازد که آیا این جذبه واقعی بوده یا نه، اما در نهایت متوجه میشود که معشوق نیز ذهنش مشغول این است که آیا او واقعاً با او صادق بوده یا خیر. در نتیجه، ارتباط و احساسات پیچیدهای بین آنها شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: دو سال پیش، جاذبه و زیبایی کسی را که به او دل باختم، به شدت خریدم و حالا که به او پشت کردهام، دوباره همان جاذبه را به من میفروشد.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این نکته میپردازد که اگر ما به چیزی اهمیت دهیم و در مورد آن به دقت فکر کنیم، نتایج آن میتواند مثبت باشد. در واقع، این بیت اشاره دارد به این که حتی اگر در مسیر درست یا نادرست قرار بگیریم، تلاش و کوشش ما میتواند به نوعی به یک نتیجه مطلوب منجر شود. مهم این است که با جدیت و توجه به موضوعات رسیدگی کنیم.
هوش مصنوعی: او متوجه شد که به خاطر جواهرات و زیباییاش به او بهایی دادهام، اما شاید او هم به همین فکر کرده باشد و وقتی که او را به شدت دوست داشتم، رابطهمان را خراب کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبح آمد و علامت مصقول بر کشید
وز آسمان شمامهٔ کافور بر دمید
گویی که دوست قُرطهٔ شَعر کبود خویش
تا جایگاه ناف به عمدا فرو درید
در شد به چتر ماه سنانهای آفتاب
[...]
از ابر نوبهار چو باران فروچکید
چندین هزار لاله ز خارا برون دمید
آن حلهای که ابرمر او را همیتنید
باد صبا بیامد و آن حله بردرید
جشن خزان بهخدمت شاه جهان رسید
رایت ز کوهسار به صحرا درون کشید
از عکس رایت وی و از نور آفتاب
وز جام می سه صبح بهٔک جای بردمید
شرط است اگر کنند به جشنی چنین نشاط
[...]
ای بنده طول عمر تو خواهنده از خدا
از بنده یک حدیثک موجز توان شنید
فصل زررز است، بدینگاه دست گیر
چندانکه نیمدانک بزر، رز توان خرید
صبح آمد و علامت مصقول برکشید
وز آسمان شمامه کافور بردمید
گویی که دست قرطه شعر کبود خویش
تا جایگاه ناف بعمدا فرو درید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.