گنجور

 
قاسم انوار

باز آفتاب دولت از بام ما بر آمد

عکس جمال ساقی در جام ما درآمد

دیدیم آنچه دیدیم در ضمن جام باده

از دولت وصالش هجران ما سر آمد

عقل اجتهاد جوید،نقل استنادجوید

این عشق لاابالی از هر برتر آمد

محبوب جان ودلها،نزدیک ماست،اما

هستی ما درین ره سد سکندر آمد

دانی که بشر حافی از چیست پاک و صافی؟

اول قدم درین ره فرد و قلندر آمد

می دان که روز آخرازدوست کیست شاکر؟

آن جان که روزاول از ما و من برآمد

بر در نشسته بودم،در انتظار رویش

فیض جمال جانان از بام و در درآمد

با نفس گفت: لالا،باروح گفت: بالا

این مؤمن موحد،آن کفر و کافر آمد

سر باختم بسودا، بهر رفیق اعلی

این بود قاسمی را سودی که بر سر آمد

 
 
 
مولانا

باز آفتاب دولت بر آسمان برآمد

باز آرزوی جان‌ها از راه جان درآمد

باز از رضای رضوان درهای خلد وا شد

هر روح تا به گردن در حوض کوثر آمد

باز آن شهی درآمد کو قبله شهانست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سلمان ساوجی

غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد

هم دل به غم فرو شد، هم جان به هم برآمد

بر روی اهل عالم، بودیم بسته محکم

درهای دل ندانم، عشق از کجا درآمد؟

از زلف او کشیده راهیست در دل من

[...]

نسیمی

آن آفتاب دولت بر چرخ ما برآمد

وان زهره سعادت در چنگ ما درآمد

آیینه کرد ما را، در ما شد آشکارا

آن گوهری کز اشیا چون چرخ بر سر آمد

عید است و عید قربان، رو در حرم کن ای جان

[...]

قاسم انوار

امروز بار دیگر آن ماه دلبر آمد

شادیست جان و دل را کان شاه کشور آمد

باز آمد آن قیامت،آن فتنه و علامت

چون ساقیان مهرو،با جام و ساغر آمد

دامی نهاد و دانه،آن دلبر یگانه

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه