گنجور

 
قاسم انوار

هر که او را هوس منصب اعلا باشد

قبله جان و دلش زلف چلیپا باشد

عاشقی را،که بهمت زد و عالم بگذشت

میل جانش همه با مقصد اقصا باشد

عاشقم، ناله و زاری مرا منع مکن

هر کجاعشق بود شورش و غوغا باشد

گر مرا جانب جنات نباشد میلی

آن هم از خاصیت جودت صهبا باشد

گر مرا در چمن جنت فردوس برید

خاطرم مایل آن ماه دلارا باشد

دل من بحر محیطست، عجب نبود ازو

اگرش موج ثری تا بثریا باشد

دل،که آشفته آن زلف پریشان نشود

دل نباشد،مگر آن صخره صما باشد

رو به محبوب ازل از همه سو آوردن

پیش مستان خدا حسن تولا باشد

قاسمی،دولت جاوید چه باشد؟دانی؟

هر کرا باده ازین جام مهیا باشد

 
 
 
مجد همگر

وقت آنست که بر دشت تماشا باشد

باغ را زینت و زیب از گل رعنا باشد

هر که او جانور است آرزوی یار کند

هر که را هست دلی عاشق و شیدا باشد

ذره سنگ همه لعل بدخشان گردد

[...]

کمال خجندی

همه کس را نظری از تو تمنا باشد

این نوع همه از دیده بینا باشد

دوش در خواهش یک بوسه رقیب تو مرا

چیزها گفت که دشنام تو حلوا باشد

تیر و خنجر فکن از دست و بنازیم بکش

[...]

حافظ

هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد

پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد

من چو از خاکِ لحد لاله صفت برخیزم

داغِ سودای توام سِرِّ سُویدا باشد

تو خود ای گوهرِ یک دانه کجایی آخِر

[...]

قاسم انوار

تا به کی این دل من واله و شیدا باشد؟

تا به کی در هوس عشق و تمنا باشد؟

دل و جان رفت ز دستم،چه کنم،درمان چیست؟

مدد جان و دل از عز تعالا باشد

آن زمانی که نقاب از رخ خود بگشاید

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از قاسم انوار
صوفی محمد هروی

هر که را مهر تو اندر دل شیدا باشد

پای او را همه بر دیده من جا باشد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه