گنجور

 
قاسم انوار

هر کرا در دل و جان عشق و تولا باشد

دل و جان مظهر انوار تجلا باشد

هر که او غرقه اسرار معانی گردد

لاجرم بیت دلش مسجد اقصا باشد

هرکه او مست ز جامات وصال تو شود

فارغ از جام جم و باده حمرا باشد

هرکه مستوری و مستی طلبد در ره عشق

این حکایت مگر از علت سودا باشد

هرکه او روی ترا دید زمستان تو شد

تا ابد شیفته و واله و شیدا باشد

هرکه در راه خدا هادی مطلق گردد

مرهم جان و دلش مهدی مهدا باشد

این چنین مرد که گفتم،به گه روز مصاف

لشکری را بزند،گر تن تنها باشد

هر نسیمی،که ز کوی تو وزد در عالم

نکهتش بوی گل و عنبر سارا باشد

بر سر کوی تو ما عقل و روان گم کردیم

این هم از خاصیت جودت صهبا باشد

قاسمی،فرصت امروز غنیمت می دان

نقد امروز به از نسیه فردا باشد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مجد همگر

وقت آنست که بر دشت تماشا باشد

باغ را زینت و زیب از گل رعنا باشد

هر که او جانور است آرزوی یار کند

هر که را هست دلی عاشق و شیدا باشد

ذره سنگ همه لعل بدخشان گردد

[...]

کمال خجندی

همه کس را نظری از تو تمنا باشد

این نوع همه از دیده بینا باشد

دوش در خواهش یک بوسه رقیب تو مرا

چیزها گفت که دشنام تو حلوا باشد

تیر و خنجر فکن از دست و بنازیم بکش

[...]

حافظ

هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد

پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد

من چو از خاکِ لحد لاله صفت برخیزم

داغِ سودای توام سِرِّ سُویدا باشد

تو خود ای گوهرِ یک دانه کجایی آخِر

[...]

قاسم انوار

تا به کی این دل من واله و شیدا باشد؟

تا به کی در هوس عشق و تمنا باشد؟

دل و جان رفت ز دستم،چه کنم،درمان چیست؟

مدد جان و دل از عز تعالا باشد

آن زمانی که نقاب از رخ خود بگشاید

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از قاسم انوار
صوفی محمد هروی

هر که را مهر تو اندر دل شیدا باشد

پای او را همه بر دیده من جا باشد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه