گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

هر کرا در دل و جان عشق و تولا باشد

دل و جان مظهر انوار تجلا باشد

هر که او غرقه اسرار معانی گردد

لاجرم بیت دلش مسجد اقصا باشد

هرکه او مست ز جامات وصال تو شود

فارغ از جام جم و باده حمرا باشد

هرکه مستوری و مستی طلبد در ره عشق

این حکایت مگر از علت سودا باشد

هرکه او روی ترا دید زمستان تو شد

تا ابد شیفته و واله و شیدا باشد

هرکه در راه خدا هادی مطلق گردد

مرهم جان و دلش مهدی مهدا باشد

این چنین مرد که گفتم،به گه روز مصاف

لشکری را بزند،گر تن تنها باشد

هر نسیمی،که ز کوی تو وزد در عالم

نکهتش بوی گل و عنبر سارا باشد

بر سر کوی تو ما عقل و روان گم کردیم

این هم از خاصیت جودت صهبا باشد

قاسمی،فرصت امروز غنیمت می دان

نقد امروز به از نسیه فردا باشد