در قیامت همه کس طالب و جویا باشد
دل ما طالب این قدر معلا باشد
عشق،کان جان و دل و دین ز تو باز استاند
عشق نبود،مگر آن طامه کبرا باشد
در جهان گشتم و آفاق سراسر دیدم
ذات انسانست،که هم اسم و مسما باشد
هر کرا جان و دلی هست به جانان نزدیک
راحت جان و دلش باده حمرا باشد
من،که با خاک سر کوی تو شوقی دارم
سر کوی تو مرا جنت ماوا باشد
دل و دین برد ز من، جان طلبد،چون سازم؟
هر کجا عشق بود جمله ازینها باشد
چند گویی تو ازین عقلک بی عقل مدام؟
مثل عشق و خرد پشه و عنقا باشد
من ندانم که چه حالیست که پیوسته به جان
دلم آشفته آن قامت و بالا باشد؟
در صبوحی،که سر از خاک برآرند همه
قاسمی بنده آن خسرو جانها باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وقت آنست که بر دشت تماشا باشد
باغ را زینت و زیب از گل رعنا باشد
هر که او جانور است آرزوی یار کند
هر که را هست دلی عاشق و شیدا باشد
ذره سنگ همه لعل بدخشان گردد
[...]
همه کس را نظری از تو تمنا باشد
این نوع همه از دیده بینا باشد
دوش در خواهش یک بوسه رقیب تو مرا
چیزها گفت که دشنام تو حلوا باشد
تیر و خنجر فکن از دست و بنازیم بکش
[...]
هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد
پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد
من چو از خاکِ لحد لاله صفت برخیزم
داغِ سودای توام سِرِّ سُویدا باشد
تو خود ای گوهرِ یک دانه کجایی آخِر
[...]
تا به کی این دل من واله و شیدا باشد؟
تا به کی در هوس عشق و تمنا باشد؟
دل و جان رفت ز دستم،چه کنم،درمان چیست؟
مدد جان و دل از عز تعالا باشد
آن زمانی که نقاب از رخ خود بگشاید
[...]
هر که را مهر تو اندر دل شیدا باشد
پای او را همه بر دیده من جا باشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.