طلوع پرتو حسنست در جهان، اما
خلاف مذهب و دین چیست؟ معنی اسما
بجان تو که هزاران هزار فرسنگست
ز شهر عالم صورت بملک «اوادنا»
جهان پرست ازین آفتاب عالمتاب
کجاست طلعت خورشید و چشم نابینا؟
ز شوق مستی عشق تو کف زنان گویم:
«تنن تنن، تنن تن، تلا تلا تللا»
خطا ز فعل خدا نیست، راه جهل مرو
ز چین ابروی خود اوفتاده ای بخطا
«یحبهم » ز خدا آمد، ای فقیه، مرنج
خلاف مذهب حق نیست، عشق بازی ما
بیمن دولت وصل تو قاسمی وارست
ز فکر سایه طوبی و جنت الماوا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و نور وجود معشوق میپردازد و تأملاتی درباره عشق و معنای آن دارد. شاعر از عشق به معشوق سخن میگوید و به زیباییهای عالم اشاره میکند. او میفرماید حتی اگر عشق به معشوق با باورهای دینی تعارض داشته باشد، همچنان این عشق حقیقی و خالص است. همچنین تأکید میکند که فهم این عشق فراتر از محدودیتهای دینی و مذهبی است و باید از جهل و نا آگاهی دوری کرد. در نهایت، شاعر به خوشحالی و سرمستی ناشی از وصال معشوق اشاره میکند و از آرزوهای بهشت و خوشبختی در این عشق یاد میکند.
هوش مصنوعی: طلوع زیبایی در دنیا وجود دارد، اما آیا چیزی مخالف با اصول دین و مذهب وجود دارد؟ این نکته را در نامها و معانی آنها میتوان بررسی کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر تو که فاصلهاش تا شهر دنیا بسیار زیاد است، من به درگاه تو میآیم.
هوش مصنوعی: این جهان از درخشش و نور آفتاب پر است، اما در کجای این دنیا آن صورت زیبای خورشید و چشم نابینا وجود دارد؟
هوش مصنوعی: به خاطر شوق و شادی ناشی از عشق تو، به صورت ملودیک و شاداب حرفهایی را میزنم که نشاندهنده مستی و هیجان من است.
هوش مصنوعی: خطا از کار خدا نیست، تو به خاطر جهل خود درگیر مسائل شدهای و این به خاطر غافل بودن از زیباییهای اوست.
هوش مصنوعی: خداوند آنها را دوست دارد، ای عالِم، نگران نباش؛ این عشق بازی ما با مذهب اصلی تضادی ندارد.
هوش مصنوعی: بدون خوشبختی و برکت وصالت، مانند کسی که از فکر و اندیشه دور شده، به دور از سایه درخت طوبی و بهشت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا
به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی
دل مرا عجب آید همی ز کار هوا
که مشکبوی سلب شد ز مشکبوی صبا
ز رنگ و بوی همی دانم و ندانم از آنک
چنین هوا ز صبا گشت یا صبا ز هوا
درخت اگر عَلَم پرنیان گشاد رواست
[...]
بتی بروی چو لاله شکفته بر دیبا
تنم اسیر بلا کرد و دل اسیر هوا
دلم بصحبت او همچو پشت او شده راست
تنم ز فرقت او همچو زلف اوست دو تا
بدست دارد تیر و بغمزه دارد تیر
[...]
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا
چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا
چرا خورم غم فردا وزآن چه اندیشم
که نیست یک شب جان مرا امید بقا
چو شمع زارم و سوزان و هر شبی گویم
[...]
ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما
به دلبری دل ما را همی زنی یغما
چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ
چو تو سوار سرافراز نیست در یغما
غنوده همچو دل تنگ ماست دیدهٔ تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.