چند پرسی ز کجایی و کجایی و کجا؟
از نهان خانه تجریدم و از دار فنا
تو جدل میکنی، اما چه کنی چون نکنی؟
گفت در حق تو حق: «اکثر شی ء جدلا»
زاهد ار چشم یقین باز گشاید بیند
ز خدا خوان بخدا دان ز سمک تا بسما
صوفی از شیوه اوراد صفایی دارد
لیک هرگز نرسد در صفت و صفوت ما
کار هرکس بصلاحی و صلوتی موقوف
نظر عاشق دلسوخته بر عین عطا
مجلس بیخبرانست، خبر را بگذار
بی خبر شو، که همه بی خبرانند اینجا
دفع منکر بخرابات شد و آخر کرد
جبه را در گرو باده، زهی مولانا!
گر دمی میل کنی جانب این سرمستان
در دمی زنده شوی از دم «یحیی الموتا»
گفت محبوب که: من مثل خودت گردانم
«یا اراد الملک الملک بهذا مثلا»
هیچ وقتی نکند دوست، علی رغم حسود
قاسمی را نفسی یاد، مگر احیانا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن اشاره به چند موضوع فلسفی و عرفانی دارد. شاعر به جستجوی هویت و حقیقت وجودی اشاره میکند و تأکید میکند که پاسخ به سوالات وجودی ممکن است در درون خود انسانها باشد. او به جدلهای بیفایده و بیخبری انسانها از حقایق اشاره میکند و یادآور میشود که عشق و معرفت میتوانند انسان را از جهل رهایی بخشند. همچنین، فرق بین زاهدی که تنها ظاهری از دین دارد و صوفی را که به باطن مینگرد، اشاره میکند. در نهایت، دیدگاه و محبت واقعی را ارج مینهد و بر اهمیت تجلی عشق در زندگی تأکید دارد.
هوش مصنوعی: چند بار میپرسی که تو از کجا هستی و به کجا میروی؟ من از مکان پنهانی سخن میگویم که جایی روحانی است و همچنین از جایی که فنا و زوال وجود دارد.
هوش مصنوعی: تو در بحث و جدل هستی، اما چه تأثیری بر او دارد وقتی که نمیکنی؟ در مورد تو گفتند که بیشتر چیزها بر پایه جدل است.
هوش مصنوعی: اگر زاهد، با چشم یقین به جهان بنگرد، وجود خدا را میبیند. او میفهمد که از نشانههای خداوند تا عوالم بالاتر وجود دارد.
هوش مصنوعی: صوفی در مراسم و آداب عبادت خود زیبایی خاصی دارد، اما هرگز به مقام و حالت خالصانه ما نمیرسد.
هوش مصنوعی: هر فردی در کار خود به نوعی وابسته به محبت و توجه عاشق دلسوخته است که همه چیز را به او واگذار کرده و نگاهش به بخشش و عطا است.
هوش مصنوعی: در اینجا، صحبت از جمعی است که در یک محفل یا مجلس جمع شدهاند، اما هیچکدام از آنها از حقیقت یا واقعیت آگاهی ندارند. بهتر است از اخبار و اطلاعات دوری کرد و به جای تلاش برای فهمیدن، خود را از این دسته افراد نا آگاه جدا کرد. این مکان پر از افرادی است که هیچگونه درکی از واقعیت ندارند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به از بین بردن زشتیها و ناپسندها اشاره میکند و میگوید که این تلاش او به نوشیدن شراب (که نماد عشق و آگاهی است) و درآمیختن با آن ختم شده است. شاعر به نوعی از معشوقه یا حقیقتی عمیق سخن میگوید که به او احساس شادی و سرزندگی میدهد. به عبارتی، او به این نتیجه میرسد که رهایی از جنبههای منفی زندگی میتواند از طریق عشق و لذت بردن از زیباییها به دست آید.
هوش مصنوعی: اگر لحظهای به این سرمستان توجه کنی، در همان لحظه زنده خواهی شد مانند دم یحیی که مردگان را زنده میکند.
هوش مصنوعی: محبوب گفت: من تو را مانند خودم میسازم و به تو قدرت و موفقیت میبخشم.
هوش مصنوعی: هیچگاه دوستی به یاد قاسمی که حسود است، نمیافتد، مگر در مواقعی خاص.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وین دو تن دور نگردند ز بام و در ما
نکند هیچ کس این بیادبان را ادبی
گرد گرداب مگرد ای که ندانی تو شنا
که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری
ای رفیقان من ای عمر و منصور و عطا
که شما هر سه سمائید و هوائید و صبا
کرده بیچاره مرا جوع به ماه رمضان
خبری هست ز شوال به نزدیک شما
تا به مغرب ننموده است مرا چهره هلال
[...]
شاه باز آمد برحسب مراد دل ما
ملت از رایت او ساخته عونی به سزا
خیل خیل از خدمش تعبه کرده دگر
جوق جوق از حشمش تاختنی برده جدا
سوی هر مرحله راهی (پیموده) برده یک تن
[...]
هرکه آن چشم دژم بیند و آن زلف دوتا
اگر آشفته و شوریده شود هست روا
منم اینک شده آشفتهٔ آن چشم دُژَم
منم اینک شده شوریدهٔ آن زلف دو تا
هوشمن درلب ماهی است به قده سروسهی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.